نوشته شده توسط : بابک د
شب زنده داری های افراطی و مصائب پس از آن

یک روانپزشک و متخصص مغز و اعصاب می‌گوید: بیداری‌های شبانه یا شب زنده‌داری‌های افراطی و بیش از حد، موجب فرسودگی زودرس مغز می‌شود.

دکتر”مجید برکتین” افزود: متاسفانه در ایران برخی از جوانان و نوجوانان شب بیداری‌های بی‌مورد و افراطی دارند که مغز آنها با بالا رفتن سن، زودتر به مشکل حافظه از جمله آلزایمر دچار می‌شود. وی تماشای برنامه‌های تلویزیونی دیرهنگام، ارتباط با فضاهای مجازی از جمله اینترنت و همچنین چت کردن را از عوامل شب بیداری‌های شبانه عنوان کرد که برخی جوان‌ها به آنها گرایش یافته‌اند.

 

برکتین اظهار داشت: میزان خواب کسانی که شب زنده‌داری‌های افراطی دارند، شاید به سه یا چهار ساعت در روز برسد که این مساله نه تنها بر عملکرد مغز آنها بلکه بر عملکرد روزانه آنها نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

فلوشیپ روانپزشکی عصبی، آلودگی هوا، زندگی بدون تحرک فیزیکی، تغذیه نامناسب‌، استرس و استعمال دخانیات را از دیگر عواملی عنوان کرد که باعث تسریع در فرسودگی مغز می‌شود.

برکتین به آلزایمر به عنوان یکی از شناخته شده‌ترین نوع زوال عقل یا دمانس اشاره کرد و گفت: افراد هر چقدر شیوه زندگی سالم‌تر و استرس کم‌تری داشته باشند احتمال ابتلای به آلزایمر در پیری کم‌تر است.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 78
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
چه عواملی موجب فرار دختران از خانه می شود؟

نتایج تحقیقی که در سال 92 منتشر شده به بررسي وضعيت خانوادگي دختران فراري با تاکيد بر سوءاستفاده از آنان پرداخته است. نتايج به دست آمده نشان مي دهد؛ عدم توجه و بي احترامي، آزار و اذيت و انواع سوء استفاده از آنان، محدوديت و محروميت شديد، سردي روابط و کم محبتي، تبعيض قائل شدن و آشفتگي خانواده از عوامل فرار دختران ذکر شده است.

 

صغري ابراهيمي قوام و متين خطيب زاده در مقاله ای که در فصلنامه مطالعات پلیس زن در سال 92 منتشر شده به بررسی موضوع «وضعيت خانوادگي دختران فراري با تاکيد بر سوءاستفاده از آنان » پرداخته اند. روش اين پژوهش، از نوع پيمايشي است. نمونه مورد مطالعه از 33 نفر از دختران فراري 15 – 20 سال تشکيل شده است که با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شده بودند.

 

یافته های این محققان حاکی است:

در صورت ايجاد تنش، دگرگوني و سردي روابط بين اعضاء خانواده و ارضاء نشدن نيازهاي نوجوانان، ممکن است آن ها به رفتارهاي نابهنجار از آن جمله فرار دست زنند. فرار نوجوانان يکي از مهم ترين آسيب هاي اجتماعي تلقي مي گردد. سوء استفاده هاي جنسي، جسمي و هيجاني در بين دختران فراري مشاهده مي شود.

عدم توجه و بي احترامي، آزار و اذيت و انواع سوء استفاده از آنان، محدوديت و محروميت شديد، سردي روابط و کم محبتي، تبعيض قائل شدن و آشفتگي خانواده از عوامل فرار دختران ذکر شده است.

 

سوءاستفاده جنسي رويدادي خانمان برانداز است و همچون ضرب وشتم وكتك كارى مىتواند عامل مؤثرى در فرار دختران نوجوان از منزل قلمداد شود. اين اتفاق مخربترين رويداد زندگي فرد است و تأثير خود را براي هميشه به شكلهاي مختلف نشان ميدهد. سوءاستفاده جنسى به صورت بسيار شايع توسط پدران، برادران، پدران ناتنى يا برادران ناتنى صورت مى پذيرد. گفته مىشود پدرانى كه مرتكب تجاوز به دختران خودشان در دوره كودكى، سابقة بهره كشى جنسى داشته اند. همچنين آنها سابقة خود مى شوند غالبا محروميت عاطفى، اختلالهاى شخصيت، سوءمصرف الكل و بيكارى داشته اند. عزت نفس پايين و خشم، آنها را به افراد متجاوز، حتى به اعضاى بيچاره در خانوادة خود، تبديل كرده است (طهرانيزاده،غالبا.1384)

 

بنا به سوالات تحقيق كه وضعيت خانوادگى دختران فرارى و تجربه انواع سوءاستفاده جنسى، جسمى و هيجانى در خانواده دختران نوجوان فرارى، يافته هاى حاصله حاكى از آن است سوءاستفاده در خانواده عامل مؤثرى برفرار بوده و مى توان به عنوان يك عامل مؤثر طول مدت فرار را پيش بينى نمود. در نتايج به دست آمده از مطالعه اى اردلان (1381) جوانان، مسائل ارتباطى را مهمترين علت تضاد و تعارض در خانواده هايشان ذكر كرده اند؛ به طورى كه تعدادكثيرى از فراريان در صدد تلاش براى فرار از موقعيتشان هستند كه آن را مشكل زا مى بينند و نمى توانند و يا مايل نيستند آن را تحمل كنند و اين در حالى است كه برخى از اين نوجوانان ازسوى والدين آزار رسان خود از خانه بيرون انداخته شده اند.

 

در واقع، در اكثر خانواده هايى باسابقه سوءاستفاده و بدون ساختار مناسب، نوجوانان در عمل استقلال و عدم وابستگى را با فرار تجربه مى نمايند (جدارىاقبالى، 1387). اختلافات و مشاجرات خانوادگى، ضرب وشتم وكتك كارى در خانواده، انتقاد از فرزندان زمينه فرار كودكان به ويژه دختران را آماده مى كند(بيات، 1389). كه مهمترين عامل فرار دختران عدم توجه و بى احترامى، آزار و اذيت و انواع سوءاستفاده از آنان، محدوديت و محروميت شديد، سردى روابط و كم محبتى، تبعيض قائل شدن و آشفتگى خانواده مىباشد و اين نتيجه با نتايج يافته هاى رستم خانى (1387)، بهرامى وطاهب ازحسين زاده (1385)، حميدى (1383)، الفيفى (2009) و آناتاجارود (2009) همسو ميباشد.

 

سوءاستفاده عاطفى نيز مثل شستشوى مغزى مى ماند كه در آن به طور منظم اعتماد به نفس، ارزش شخصى، اعتماد به دريافت هاى شخصى و خودپنداره افراد تخريب مىشود. سوءاستفاده عاطفى چه به وسيله زخم زبان و تحقير مداوم انجام گيرد و چه به وسيله تشر زدن يا تحت عنوان «راهنمايى»، «آموزش» و «پند» نتيجه هميشه يكسان است و زخم هايى ايجاد مىكند كه عميقتر و مزمن تر از جراحت هاى بدنى است (بخشىپور رودسرى، 1389).

 

هرچه روابط خانوادگى صميمىتر و عميقتر باشد و همچنين احترام متقابل بين اعضاى خانواده حكمفرما باشد و در كل خانواده منسجم ترباشد،كمترشاهد پديده فرار دختران از منزل خواهيم بود. گرچه پديده خانه گريزى دختران در نگاه اول پديده فردى به نظر مىرسد، اما با توجه به پيامدهاى سوء آن در جامعه، تبديل به يكى ازآسيب هاى اجتماعى جدى درسال هاى اخيرشده است. در طى سالهاى اخير براى پيشگيرى اوليه و ثانويه از اين آسيب اجتماعى، مراكز مداخله در بحرانهاى اجتماعى زير نظر سازمان بهزيستى در شهرهاى بزرگ ايجاد شده است، كه به امر ساماندهى دختران فرارى مى پردازند. بنابراين
مسئولين امر مى بايست پديده خانه گريزى دختران را يك آسيب جدى قلمداد كرده و در جهت كاهش آن اقدامات اساسى انجام دهند (بازيارىميمندى، 1381).

 

پيشنهادهاى كاربردى:

1. ارائه آموزشهاى لازم به والدين ازطريق رسانه هاى گروهى و توسط روانشناسان و مشاوران مجرب در خصوص چگونگى رفتار با فرزندان نوجوان وايفاى نقش يك والد خوب؛

2. فعاليتهاى بخش نهاد اولياء و مربيان در مدارس بايد علمى، عملى وگسترده و به منظور آگاهى دادن هر چه بيشتر به والدين اجراشود؛

3. فراهم نمودن زمينه اشتغال سالم و مناسب براى دخترانى كه دوره بازپرورى را در مراكز بازپرورى سپرى كرده اند.

4. از آنجائىكه يكى از علل اصلى فرار، آزار و اذيت دختران توسط اعضا خانواده مىباشد، اولا و آگاهى هاى لازم به والدين در خصوص شيوه برخورد مناسب با فرزندان نوجوان و ضرورت توجه در جهت برداشتن موانع قانونى كه به موجب آن اولياء از به خواسته ها و نيازهاى آنها داده شود. ثانيا به مددكاران اجتماعى به صورت قانونى اجازه مجازات كودك آزارى معاف هستند اقدام گردد. ثالثا داده شود كه در مواقع لازم در خصوص حمايت از كودكان و نوجوانان آزارديده مداخله و اقدامات لازم را انجام دهند.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
رازداری ، یک امر بسیار مهم در ازدواج

دختر و پسر در دوران نامزدی برای کسب شناخت از هم باید ویژگی‌های شخصی خود را بیان کنند و از علاقه‌مندی‌های خود صحبت کنند. به طور مثال این‌که “من بافتنی کردن را دوست دارم” یا “دوست دارم هر چند وقت یک‌بار مهمانی بگیرم”، با بیان این مسایل طرف مقابل می‌تواند خود را به خوبی سازگار کند. همچنین شما باید انتظار خود را از همدیگر نیز بیان کنید. این موارد جزو گفتنی های ضروری قبل از ازدواج هستند.

 

 اما به جز اینها، همه ما رازهایی داریم که مربوط به گذشته ما هستند. آن‌چه که در دوران پیش از ازدواج برای خیلی ها نگرانی ایجاد می‌کند، برخی ناگفته‌ها در زندگی است که گفتن شان می تواند دردسرساز باشد و نگفتن شان هم دردسرهای خودش را دارد. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است: چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی جزو رازهای شخصی ما محسوب می شوند؟

ناگفتنی های قبل از ازدواج
یک قاعده کلی را باید به خاطر بسپارید. به طور کلی حفظ رازها در صورتی که آسیبی به زندگی مشترک شما وارد نکند، ایرادی ندارد. مثلا این که شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نباید با همسرتان در میان گذاشته شود اما این که یک نامزدی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند.

 حالا تصور کنید که شما با نامزد سابقتان رو در رو شده اید و احساس می کنید که از طرف او زندگی تان تهدید می شود. در این شرایط، باید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بگیرید. اینجاست که حد و مرز رازداری تعیین می شود. رازهای گذشته شما متعلق به خود شما هستند اما تا وقتی که آسیبی به زندگی مشترک امروزتان نرسانند.

این موضوع مصداق این حدیث است: “النجاه فی صدق”. اگر این موضوع از زبان خود فرد توسط طرف مقابل شنیده شود، پذیرش این موضوع به مراتب بهتر است تا این‌که از طریق دیگری و توسط نفر سومی، موضوع مطرح شود.

 

 
رازهای بعد از ازدواج
اما درباره رازهای امروز چطور؟ یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند. اما در عین حال، بعد از ازدواج مواردی هست که به زندگی مشترک شما ارتباطی ندارد و می توانید آنها را با همسرتان در میان نگذارید.

 

 اختلافاتی که در خانواده پدری شما بروز کرده، چیزی نیست که مستقیما به همسر شما مربوط شود. حرف و حدیث هایی که پشت سر شما گفته می شود، نباید به خانه تان راه پیدا کند و اگر کسی از همسر شما بدگویی کرده، باید رازداری کنید و نگذارید او متوجه شود.
یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند

 

چشم ها را باز کنید
در زمان نامزدی ممکن است دختر و پسر به دلیل ایجاد وابستگی میان آن‌ها، چشم خود را بر برخی حقایق ببندند. مهم‌ترین راه برای مقابله با وابستگی کوتاه کردن مدت زمان نامزدی و توجه به کیفیت این دوران است تا شناخت واقعی حاصل شود. به طور نمونه می‌توان به جای این که در مدت 6 ماه هفته‌ای یک ساعت به این موضوع اختصاص دهند، زمان به 3 ماه و هفته‌ای دو ساعت یا 45 روز و هفته‌ای 4 ساعت تغییر کند. به صورت فشرده اما به صورت عمیق مطالعات انجام می‌شود و از ایجاد وابستگی نیز جلوگیری می‌شود.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 74
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
نکات عاطفی را قبل از نامزد کردن بیاموزید

 اين تازه سوت شروع يك مسابقه دوي ماراتن است كه حالا حالاها ادامه خواهد داشت. شمايي كه هوا برتان داشته است، بدانيد و آگاه باشيد كه خيلي كار داريد. اگر تا به حال انگشتر نداشته‌ايد، تمرين كنيد؛ چون بايد حلقه را تا آخر عمر تحمل بفرماييد. كمي آشپزي و خانه‌داري در حد پختن نيمرو و پاك كردن سفره و طرز راضي كردن همسر براي صرف غذا در رستوران را ياد بگيريد. كمي پول دربياوريد، كمي آشغال دم در بگذاريد، كمي لباس‌هايتان را بشوييد و اتو كنيد و از دور و بري‌ها بخواهيد كمي سين‌جيمتان كنند تا براي آينده آماده جوابگويي باشيد. باورتان بشود يا نه، داستان جدي‌تر از اين حرف‌هاست؛ هوشياري مداوم؛ به هيچ‌كس اعتماد نكنيد، هيچ‌چيز را به هيچ‌كس نگوييد، شما حق نداريد وكيل داشته باشيد اما هرچه كه مي‌گوييد ممكن است بعدا عليه خودتان در دادگاه همسر استفاده شود.

 

خاله‌بازي كنيد

كساني به شما خواهند گفت كه در دوره شيرين نامزدي از صبح تا شب برويد پارك و سينما و بازار و كافي‌شاپ و يك گل دست‌تان بگيريد و حرف‌هايي را كه توي فيلم‌ها ياد گرفته‌ايد به هم بگوييد. اين آدم‌ها يا شاعرند يا خلبان يا بچه‌شير. اين آدم‌ها يقيناً تا به حال روي زمين سفت و آسفالت كار نكرده‌اند.

 

برادر من، خواهر من، اصلاً اينجوري نيست؛ دوره نامزدي را براي اين گذاشته‌اند كه شما وقت كافي براي ساياندن پاشنه كفش‌هاي آهني جهت تكميل جهيزيه، تهيه مسكن، استحكام جايگاه شغلي، تأمين مخارج عروسي، خريدهاي لازمه، انتخاب تالار و تهيه ليست مهمان‌ها داشته باشيد ولاغير، پس وقت‌تان را الكي تلف نكنيد.

ضمن‌اينكه اين دوره بهترين زمان براي تمرين آينده است. مي‌توانيد تمام برنامه‌هاي زندگي‌تان را با هم در ميان بگذاريد؛ اينكه قرار است در يك دشت پُر از گل روي بالش ابر دراز بكشيد و مثل قناري‌ها چهچه بزنيد و خانه‌اي بسازيد؛ در و ديوارش همه نور. با همين كارهاست كه چم و خم زندگي دست‌تان مي‌آيد و ابعاد پنهان همسرتان را هم خواهيد شناخت.

 

مودب باشيد

احتمالا اين روزها كساني به شما خواهند گفت ديگر كه كار تمام شده، هر كاري دلتان خواست مي‌توانيد بكنيد؛ هر وقت مي‌رويد منزل خانواده همسر با خودتان زيرشلواري‌ ببريد؛ با همسر محترم تشريف ببريد شمال؛ 11شب برگرديد خانه؛ ديگه چي؟ ما مانده‌ايم كه اين افراد اصلاً چرا حرف مي‌زنند؟ اصلاً چرا عين خرچنگ افتاده‌اند روي زندگي شما؟ يادتان باشد كه دوره بين عقد و عروسي – مثل دنيا- محل‌گذار است و بالاخره روزي ان‌شاءالله شما هم بزرگ مي‌شويد و عروسي مي‌كنيد. پس در طول اين مدت هم فكر اين نباشيد كه با رسم و رسومات خانواده همسرتان بازي كنيد. اخلاق داشته باشيد. معرفت داشته باشيد. اگر از بچگي از تابلوي سبقت ممنوع خوشتان نمي‌آمده، همسرتان چه گناهي دارد كه بايد شماتت همسايه را هم بكشد. با نيروي انتظامي خوب تا كنيد تا خدا با شما خوب تا كند. ممكن است همه آدم‌هايي كه توي خيابان هستند، تحمل اين همه صفا و خلوص ميان شما و نامزدتان را نداشته باشند.

 

ارزان باشيد

كساني به شما خواهند گفت كه در اين مدت تامي‌توانيد خرج كنيد؛ پول اصلاً مهم نيست و مهم تفاهم و عشق و صفا و اينجور مسائلي است كه كي ديده و كي داده و كي گرفته. لازم نيست اين افراد را تا جايي كه جا دارد بزنيد، اما گولشان را هم نخوريد. اين افراد از 3 حالت خارج نيستند؛ يا از اقوام و آشنايان و كارفرمايان هستند و مي‌خواهند چيزي نصيب خودشان بشود؛ يا كتاب‌هاي ادبيات و حكمت و داستان‌هاي پريان زياد مي‌خوانند؛ يا اينكه اصلاً توي باغ تشريف ند‌ارند. تفاهم و عشق و صفا چيز خوبي است اما خداوكيلي خيلي هم خرج برمي‌دارد. پس شما تلاش كنيد كه كم خرج كنيد. مثلاً خريد يك شاخه گل به جاي دسته‌گل روشنفكرانه‌تر است؛ كندن گلي از پارك و فوق‌فوقش شنيدن چهارتا فحش از باغبان، معمولا از خريدن گل ارزان‌تر تمام مي‌شود و گفتن اينكه «شما خودتان از همه گل‌ها بهتر هستيد، رويم نشد برايتان گل بخرم» خيلي ساده‌تر هم هست.

 

اگر دانشجوييد، ناهار و شامتان را توي سلف بخوريد يا اينكه در منزل ساندويچ درست كنيد و فلاسك چاي هم برداريد و برويد پارك محل تا از رستوران و كافي‌شاپ و دربند، يكجا خلاص شويد. ضمنا جاهاي باكلاس دلتان درد بگيرد و حساسيت شديد داشته باشيد و هيچي نخوريد. تجربه ثابت كرده هرچه غذا ارزان‌تر، كثيف‌تر و بدقيافه‌تر باشد، خوشمزه‌تر است. ضمنا يادتان باشد بهترين نوشيدني دنيا آب است، البته نه آب بطري كه اصلاً مطمئن نيستيد چه چيزي تويش ريخته‌اند. همين آب شير پارك چه عيبي دارد؟

 

مقتصد باشيد

پول جمع كنيد. تا خود شب عروسي ، هم شما و هم همسر گرامي‌تان مواظب باشيد كه پول توجيبي ابوي قطع نشود؛ حتي اگر قبلاً نمي‌گرفته‌ايد، از حالا تا شب‌عروسي بگيريد كه خودش كلي فرج است. پدر محترم را نسبت به سهمي از مخارج عروسي كه قرار است بپردازند آگاه فرماييد. از دوروبري‌ها هرچه مي‌توانيد پول بِكنيد. مي‌توانيد در منزل يا سر كار يك «صندوق كمك‌هاي مردمي براي ازدواج اين‌‌جانب» تعبيه كنيد. منزل پدري و پدربزرگ را تجديد دكوراسيون كرده، هر چيز غيرلازمِ قابل فروشي مي‌بينيد بفروشيد و از قاليچه زيرپاي پدربزرگ و چرخ خياطي كهنه ننه هم نگذريد كه ظريفان گفته‌اند« فقط و فقط و فقط نقدينگي خالص زوج در بدو ازدواج است كه ميزان خوشبختي‌شان را رقم مي‌زند.»

 

طولش ندهيد

كساني به شما خواهند گفت بايد طرف مقابل را خوب بشناسيد؛ بنابراين لااقل چند سالي براي عروسي دست نگه داريد و هي هر روز با همسرتان بحث كنيد، هر شب معماهاي فلسفي لاينحلتان را تلفني از ايشان بپرسيد، هر‌ماه به يك كانون مشاوره سر بزنيد و هر سال يك عكس جديد از ايشان بگيريد و ببينيد بالاخره به شما مي‌آيند يا نه و بالاخره به اندازه كافي پير شده‌اند كه ازدواج كنيد يا نه. اين كسان ممكن است خداي‌ناكرده عقده چيزي داشته باشند. اينها مي‌خواهند شما را به خاك سياه بنشانند. مي‌خواهند ببينند كي پشيمان مي‌شويد.

 

طول اين دوره يك اندازه و فرمول خاصي دارد. ولي به هر حال خيلي طولش ندهيد كه بگوييد دارم فكر مي‌كنم تا فرمولش دقيقاً يادم بيايد. نتيجه كار فرسايشي و طولاني‌مدت هميشه عين جنگ ويتنام افتضاح از آب در مي‌آيد. از قديم گفته‌اند دنداني كه درد نمي‌كند، صدايش را درنياوريد؛ حالا شما بيكاريد كه مي‌خواهيد صداي خانواده همسرتان را دربياوريد؟ هر چه زودتر و در سن پايين‌تر زندگي را تشكيل دهيد تا بيشتر از عمرتان استفاده كنيد. شما كه ديگر زير بار تعهد رفته‌ايد، باور كنيد خدا خيلي كريم‌تر از من و شما و صندوق وام ازدواج سر كوچه است.

 

ريشتان سفيد شود

كساني به شما خواهند گفت اصلاً در برابر زور كوتاه نياييد و ضعيف نباشيد و منت‌كشي نكنيد و اگر ديديد طرف دارد بي‌محلي مي‌كند، شما بدترش را انجام دهيد. اين افراد آگاه نيستند. اين افراد يا كتك خوردن‌هاي خودشان يادشان رفته يا مي‌خواهند شما را بدبخت كرده، بعداً مسخره‌تان كنند. اصلاً گوش نكنيد. فوق‌فوقش همسرتان قدري با كمربند، سياه و كبودتان كرده يا ناخن‌هايش را كرده توي چشمتان و … اينها نمك زندگي هستند. بعداً بهتر از اينهايش هم پيش مي‌آيد. يك آدمِ بزرگِ فهميده كه با اين شوخي‌ها از ميدان به در نمي‌رود و ناراحت نمي‌شود.

 

الان وقتش شده كه خلاف جريان تاريخ شنا كنيد؛ تمرين ضددمكراسي و تحمل استبداد، تمرين منت‌كشي، تحمل توسري‌خوردن آرام، عدم‌مقاومت و گريه‌كردن‌هاي ساكت شبانه زير لحاف. مردها با زن‌ها خيلي فرق دارند و همسرها با ايده‌آل‌ها خيلي‌خيلي. سقراط مي‌گويد:« ازدواج كنيد؛ اگر زد و همسرتان خوب درآمد كه خوشبخت مي‌شويد و اگر بد بود هم عيبي ندارد، سرطان كه نگرفته‌ايد، عين من، فيلسوف مي‌شويد.» سعي كنيد هرچه بيشتر هم را بشناسيد. اگر همسرتان خصوصيت بدي دارد، حقتان است و اگر احياناً و تصادفاً خصوصيت خوبي از وي سر زد، شانس آورده‌ايد. خيلي تغيير خواهيد كرد اما روي تغيير‌دادن طرف مقابلتان خيلي حساب نكنيد. فوق‌فوقش اگر اوضاع خيلي غيرقابل‌تحمل بود و همسرتان نمي‌توانست حاصل‌ضرب 6358در 3687را ذهني در 3 ثانيه حساب كند هم كه هنوز چيزي نشده، تلاش كنيد در آينده خودتان نتيجه را با دست حساب‌كنيد.

 

پاچه بخارانيد

كساني به شما خواهند گفت در رابطه با فاميل همسرتان سعي كنيد خودتان باشيد، نيازي به تظاهر و دورويي نيست و حق مسلم شماست كه از ته دل دوستشان داشته باشيد. افرادي كه اين حرف‌ها را مي‌زنند خير شما را نمي‌خواهند. اين افراد اصلاً‌ چه مي‌فهمند؟! ولي حواستان باشد لااقل در مرحله فعلي در شرايطي نيستيد كه بخواهيد ماهيت واقعي‌تان را نشان بدهيد و دعواي قديمي عروس- مادرشوهر يا داماد- مادرزن را يكسره كنيد. براي اين كار وقت زياد است و تازه اگر اندكي مثلاً 6‌ماه صبر كنيد، آن‌وقت خوراك لازم براي يك دعواي جانانه را در اختيار خواهيد داشت.

 

سعي كنيد با نخستين (و آخرين) هدايايي كه براي خانواده محترم همسر مي‌خريد، دلشان را تا اطلاع‌ ثانوي به‌دست آوريد. هيچ هديه‌اي جاي كريستال و طلا (البته حتماً همراه گل) براي مادر و جوراب و زيرپوش و پيچ‌گوشتي و فوق‌فوقش كيف پول (حتماً بدون گل) براي پدر همسرتان را نمي‌گيرد. از خريدن خوراكي مثل بستني، ميوه‌هاي نوبرانه و شيريني غفلت نكنيد. همه آدم‌ها از ناحيه شكم آسيب‌پذير هستند؛ مخصوصاً اگر قبلاً فهميده باشيد كه چه هله‌هوله‌هايي دوست دارند. برادران و خواهران همسرتان، به‌خصوص اگر كم‌سن و سال‌تر باشند، بهترين و امن‌ترين محل براي سرمايه‌گذاري بلندمدت در اين راستا هستند.

 

به پدر و مادر همسرتان زياد سر بزنيد. فكر نكنيد با يك «مامان» و «بابا» گفتن ساده، كار حل است. اين كلمات در امتحان سطح‌بندي حتي در سطح مقدماتي هم قرار نمي‌گيرند. «مامان جون» و «باباجون» كمي بهترند. دست و صورتشان را زياد ماچ كنيد. از آنها هي الكي تشكر كنيد. به مصايبي كه حين بزرگ كردن همسرتان كشيده‌اند، به دقت گوش كنيد و حتي گاهي سري به‌نشان تأسف تكان بدهيد. الكي به آنها تلقين كنيد مريضند و بعد برايشان وقت دكتر بگيريد. ميز شام را بچينيد و جمع كنيد و ظرف‌ها را هم بشوييد. آن تنها غذا يا دسر يا سالادي را كه بلديد، برايشان درست كنيد و هزارتا پاچه‌خاري ديگر كه نداي قلبتان خودش به شما ياد خواهد داد. از دايي‌جان، عموجان، خاله‌جان و دايي‌زاده‌جان همسرتان كه به‌ترتيب فاضل‌ترين، مهربان‌ترين، شيرين‌ترين و گرم و دوست‌داشتني‌ترين موجوداتي هستند كه حتي نمي‌توانسته‌ايد خوابش را ديده باشيد، مدام تعريف كنيد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
کلیدهای طلایی برای مجردها در کاهش افکار جنسی

1-سعي كنيد به  هنگام خواب شكم شما بيش از حد معمول پر نباشد .

2- از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.

3- از نگاه كردن به مناظر، فيلم ها و تصاوير تحريك كننده جدا” خودداري كنيد و به محض مواجه شدن با اين امور چشم خود را بسته و يا به زمين و يا آسمان نگاه كنيددوستان انقدر اينترنت مطالب خوبی داردکه لزومی ندارد تصاوير منحرف را نگاه کنيد.

4- از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسي و حتي شوخي هاي جنسي وتحريك كننده و فكر كردن در اين امور جدا” پرهيز كنيد .

5- از خوردن موادغذايي كه محرك است مانند : خرما، پياز، فلفل ، تخم مرغ ، گوشت قرمز،غذاهاي پرچرب ، حتي المقدور اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا كنيد .

6-قبل از خواب حتما” مثانه خود را تخليه نماييد .

7- از نوشيدن افراطگونه آب و مايعات پرهيز كنيد ( به خصوص شب ها و قبل از خوابيدن ) . 8

- هيچ گاه بدن عريان خود را در آينه نگاه نكنيد .

9- از دست ورزي اندام جنسي خود اجتناب كنيد و به هيچ عنوان و تحت هيچ شرايطي دست ورزي نكنيد مخصوصا هنگامی که در رختخواب هستيد.

10- هرگز به رونخوابيد .

11- به منظور تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.

12- هيچ گاه بيكار نباشيد و براي اوقات فراغت خود برنامه داشته باشيدو آن را با مطالعه ، ورزش ، زيادت عبادت کتاب و …پر كنيد .

13- هرگز در مكاني خلوت و تنها و دور از نظر ديگران نباشيد.

14- هرگاه مورد هجوم افكار جنسي واقع شديد، در مكان خلوت و دور از نظر ديگران بسر نبريد بلكه در مجالس عمومي وارد شويد و در آنجا به سر بريد بهترين روش پيشنهادی در اين حالت اين است که به دوستانتان تلفن زده وبا انها مدتی صحبت کنيد.

15- هفته اي يكي دو روز روزه مستحبي بگيريد و اگر توان آن را نداريد روزه اخلاقي بگيريد؛ يعني ، ميزان صرف غذا را كاهش و فاصله هر وعده غذا را افزايش و تعداد دفعات غذا راكاهش دهيد و به حداقل خوراك اكتفا كنيد .

16- با نامحرم رفتار متكبرانه داشته باشيد و از سخنان ملايمت آميز با آنها خودداري كرده واز نرمي و لينت در كلام با آنها اجتناب ورزيد .

17- هيچ گاه با نامحرم و جنس مخالف در مكان خلوت و دور از نگاه ديگران باقي نمانيد، حتي براي آموزش و …

18- قرآن زياد بخوانيد و درباره معاني آيات آن فكر كنيد.

۱۹.تا قبل از اينکه شما را خواب نگرفته به رختخواب نرويد (سعی کنيدزمانيکه ميخواهيد به رختخواب برويد با خواندن کتاب يا تماشای تلويزيون افکارجنسی را از خوددور کنيد).

۲۰-به محض بيدار شدن رختخواب را ترک کنيد.

۲۱-اگر قصد استحمام داريدو مورد حجوم افکار جنسی واقع هستيداز استحمام خودداری کنيد.

۲۲-زمانی انسان خود ارضایی ميکند که تحريک شده باشد پس بار ديگر ميگويم از فکرهای بدچه صحنه هايی که قبلا ديده ايد و چه مواردی که به اقتضاء جوانی خود دوست داريد جدا خودداری کنيد بار ديگر تاکيد می کنم تا قبل از اينکه شما را خواب نگرفته به رختخواب نرويد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
اگر میخواهید دیگران را مجذوب خود کنید، بخوانید

در سخنرانی برای اینکه مخاطب مجذوب شما شود، باید نکاتی را رعایت کنید. در این میان مواردی هست که هیچ‌گاه نباید به زبان بیاورید زیرا موجب می‌شود مخاطبان از سخنرانی شما خسته شوند و به کارهای دیگری بپردازند. با ما همراه باشید تا شما را در این زمینه راهنمایی کنیم.

اغلب افراد وقتی برای ارائه بر روی صحنه حاضر می‌شوند، دچار استرس، خطاهای مشابه و بهانه‌تراشی می‌شوند که همه این موارد موجب از بین رفتن تمرکز و کنترل و در نتیجه آن اشتباهات پی‌در‌پی بیشتری صورت می‌گیرد. انجام خطا در دقیقه اول ارائه، ساده‌ترین راه برای از دست دادن مخاطب است و دقیقا اکثر اشتباهات در این زمان رخ می‌دهد.

 

در اینجا به 10 تا از مواردی که نباید در طول ارائه به زبان بیاورید، اشاره شده است.

۱. هرگز نگویید که احساس خستگی می‌کنید

مشخص نیست که چرا بعضی از افراد در ابتدای ارائه خود شروع به بهانه آوردن و ابراز خستگی کردن می‌کنند به گونه‌ای که در هر کنفرانس از هر 5 ارائه، یک نفر به گفتن این حرف‌ها می‌پردازد. برای مثال عده‌ای می‌گویند: «من دیروز به کنفرانس دعوت شده‌ام و از مسافرت طولانی خود احساس خستگی می‌کنم» یا بهانه‌های دیگری که هیچ‌یک از مخاطبان میلی به شنیدن آنها ندارند. مخاطبان انتظار دارند که شما بهترین ارائه خودتان را انجام دهید. پس اگر احساس خوبی ندارید و نمی‌توانید بهترین کار خودتان را ارائه دهید، شاید بهتر باشد که آن را لغو کنید.

 

۲. هرگز مخاطب را برای توضیح دادن یک موضوع درانتظار نگذارید

اگر از شما سوالی پرسیده شد که در اسلایدهای بعد جواب آن وجود دارد، پاسخ دادن آن را به تعویق نیندازید و فورا به آن مساله بپردازید. اگر کسی به اندازه‌ای باهوش بود که برای سوال پرسیدن دست خود را بالا آورد باید از او تمجید کنید و از دیگر مخاطبان بخواهید که این کار را تکرار کنند. به یاد داشته باشید که هیچ چیز را به تاخیر نیاندازید.

 

۳. هیچ‌گاه برای چک کردن میکروفون، از مخاطب سوال نکنید

بسیاری از مردم ارائه خود را اینگونه آغاز می‌کنند. 3 بار بر روی میکروفون ضربه می‌زنند، فریاد می‌زنند «آیا همه صدای من را می‌شنوند» و زمانی که مشخص شد لبخند شرمندگی می‌زنند و می‌گویند «بله همه صدای من را می‌شنوند ولی هیچکس دست خود را بالا نمی‌برد». این کار تنها موجب می‌شود که حرف‌های شما بی‌ارزش به نظر بیاید!

به یاد داشته باشید که چک کردن صدا وظیفه شما نیست زیرا عده‌ای هستند که این کار را انجام دهند. از طریق میکروفون شروع به حرف زدن کنید ولی اگر میکروفون کار نکرد، سعی کنید آرام باشید، تا 3 بشمارید و دوباره آغاز کنید. اگر برای بار دوم صدای شما به مخاطبان‌تان نمی‌رسید به آرامی به کناره صحنه بروید و با احتیاط از مدیریت آنجا درخواست کنید که صدا را برای شما تنظیم کند. به مخاطبان خود با اعتماد به نفس لبخند بزنید. فرض کنید تمامی این کارها نتیجه می‌دهد مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، درنتیجه با آرامش منتظر تعمیر بمانید.

 

۴. هرگز از روشنایی بیش از حد صحنه شکایت نکنید

بله درست است. وقتی شما روی صحنه هستید چراغ‌ها بسیار روشن هستند و برای شما سخت خواهد بود که مخاطبان خود را نگاه کنید. اما نیاز نیست که مخاطبان‌تان تمامی این موارد را بدانند، پس تنها کاری که لازم است انجام دهید، خیره شدن به تاریکی است. لبخند بزنید و به گونه‌ای با آرامش برخورد کنید که احساس کنید در خانه خودتان هستید. اگر مایل هستید از نزدیک مخاطبان‌تان را مشاهده کنید، در میان آنها قدم بزنید. به هیچ وجه برای دیدن مردم، چشم خود را نپوشانید. اما اگر برنامه‌ای برای پرسیدن سوال از مخاطبان‌تان دارید و یا می‌خواهید تعداد نفراتی که دست خود را بالا می‌آورند را بشمارید، مودبانه درخواست کنید که چراغ‌های سالن را روشن کنند.

 

۵. از مخاطبان درخواست خواندن متنی را نکنید

اندازه فونت به کار رفته در اسلاید‌های شما باید دوبرابر میانگین سن مخاطبان‌تان باشد. بله درست متوجه شدید، یعنی اگر میانگین سن مخاطبان خود را 40 تخمین می‌زنید، پس باید اندازه فونت شما 80 باشد. با این اندازه شما قادر نخواهید بود که مطالب زیادی را در اسلاید بگنجانید که البته این دقیقا چیزی است که در مورد بعدی به آن شاره خواهد شد.

 

۶. هرگز متنی را برای مخاطب خود نخوانید

به هیچ وجه در یک اسلاید، متن طولانی قرار ندهید که مردم وقتشان را صرف خواندن آن کنند. اگر این کار را انجام دادید، حداقل توجه داشته باشید که آن را برای مخاطبان نخوانید. بهترین راه برای منحرف کردن توجه مخاطب، اضافه کردن متن به اسلاید است. اگر شما در یک اسلاید، بیشتر از 4 کلمه استفاده کنید، مردم شروع به خواندن آنها خواهند کرد. چه اتفاقی می‌افتد وقتی مخاطبان شما مشغول به خواندن هستند؟ بله درست حدس زدید، آنها دیگر به شما گوش نخواهند داد.

در اجراهای خود تنها از عناوین کوتاه استفاده کنید و متنی را که می‌خواهید مخاطبان‌تان بخوانند را حفظ کنید. یا اگر مجبور شدید چند جمله مهم را در یک اسلاید قرار دهید، به مخاطبان اعلام کنید که آنها را بخوانند و تنها کار مثبتی که شما می‌توانید در آن لحظه انجام دهید، سکوت کردن به مدت 6 ثانیه است.

 

۷. هرگز از مخاطبان نخواهید که تلفن، لپ‌تاپ یا تبلت خود را خاموش کنند

روزی شما می‌توانستید از مخاطبان خود درخواست کنید که تلفن‌ همراه‌شان را خاموش کنند. اما زمان زیادی از آن دوران گذشته است. امروزه مردم سخنان شما را در صفحه اجتماعی خود به اشتراک می‌گذارند یا از مطالب شما در آیپد خود نکته‌برداری می‌کنند یا حتی مشغول بازی یا چک کردن فیس‌بوک‌شان هستند. به یاد داشته باشید که زمان در حال گذر است. تنها شما می‌توانید از مردم درخواست کنید که تلفن‌ همراه خود را در حالت سکوت قرار دهند. گذشته از این‌ها شما باید مطمئن باشید که سخنان شما چنان جذاب و الهام‌بخش است که مردم برای از دست ندادن لحظه‌ای از آن، لپ‌تاپ‌های خود را خواهند بست و بدانید که به اجبار نمی‌توان توجه کسی را به خود جلب کرد.

 

۸. نیازی به گفتن جملاتی همچون «نکته‌برداری نکنید، ارائه به صورت آنلاین در اختیار شما خواهد بود» نیست

خیلی نکته مهمی است که ارائه شما بعد از مدتی آپلود شود و در اختیار مخاطبان قرار گیرد. اما ارائه‌ای خوب است، که از کلمات زیادی تشکیل نشده باشد. پس در این صورت کمتر از ویدیو آپلود شده شما استفاده خواهد شد. نکته‌برداری یکی از شیوه‌هایی است که بسیاری از مردم برای به خاطر سپردن جملات شما از آن استفاده می‌کنند. همچنین ممکن است برای آنها الهام‌بخش باشد و سخنان شما تاثیر زیادی بر روی آنها بگذارد و حتی موجب تغییر دادن کسب‌و‌کار آنها شود. پس به مردم اجازه دهید تا کاری که به آن علاقه دارند را در طول ارائه شما انجام دهند.

 

۹. سعی کنید قبل از پاسخ دادن به مخاطب، اندکی بیاندیشید

البته پاسخ دادن به سوال مخاطبان ضروری و مهم است، اما قبل از انجام این کار لازم است کاری را اول انجام دهید. امکان دارد سوالی که توسط یکی از مخاطبان مطرح می‌شود برای شما واضح باشد اما دیگر مخاطبان متوجه آن نشده باشند. پس در جواب بگویید «من ابتدا سوال را مطرح می‌کنم سپس به آن پاسخ خواهم داد، پس همه توجه کنید» تکرار کردن سوال مخاطبان را به یک عادت برای خود تبدیل کنید زیرا این کار موجب می‌شود تا وقت بیشتری را صرف فکر کردن به جواب مخاطب در اختیار داشته باشید.

 

۱۰. هرگز به مخاطب نگویید که ارائه شما به زودی تمام می‌شود

وعده‌ای که هیچ‌کس به آن عمل نمی‌کند ولی در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که عده‌ای سخنان خود را اینگونه آغاز می‌کنند. برای مخاطب فرقی ندارد که شما صحبت‌های خود را کوتاه می‌کنید یا نه. بلکه آنها وقت خود را صرف ارائه شما کرده‌اند تا به‌گونه‌ای سخنان شما برای آنها مفید و الهام‌بخش باشد و بتوانند از آن در زندگی خود استفاده کنند. به مخاطبان خود بگویید «صحبت‌های من در طول ارائه موجب تغییراتی در زندگی شما می‌شود» یا «این ارائه برای مدت زمان 30 دقیقه برنامه‌ریزی شده بود، اما من تمامی مطالب را در طول 25 دقیقه مطرح می‌کنم تا شما بتوانید زودتر از موعود خارج شوید و برای استراحت قهوه بنوشید» حال تنها کاری که لازم است انجام دهید، عمل کردن به وعده‌تان است.

 

آیا وقت‌تان به اتمام رسیده است ولی اسلایدهای باقی‌مانده دیگری دارید؟

اگر آمادگی کامل نداشته باشید و به بیش از وقت تعیین شده نیاز داشته باشید، ممکن است به درستی نتوانید ارائه خود را به اتمام برسانید. باید تمرین کنید و در زمانی که به شما اختصاص یافته است، ارائه خود را پایان دهید. حتی می‌توانید کار خود را 5 دقیقه زودتر انجام دهید و از مخاطبان بپرسید که اگر کسی سوالی دارد، بپرسد. در غیر این صورت آنها را به نوشیدن قهوه دعوت کنید. دادن 5 دقیقه وقت اضافه به مخاطب، باعث احترام و قدردانی متقابل آنها می‌شود.

نتیجه‌گیری: خود را آماده کنید، خودتان باشید و حرفه‌ای برخود کنید. مخاطبان شما را برای داشتن صداقت، جدی بودن و تلف نکردن وقت، دوست خواهند داشت.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
با این اعمال حافظه خود را تقویت کنید

دررابطه با تقویت حافظه، در كتاب شریف مفاتیح الجنان در باب اول كه درباره تعقیبات است، این دعا را پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای حافظه تعلیم نمودند: که بعد از نماز صبح بگو: سبحان من لایعتدی علی اهل مملكته سبحان من لایؤخذ اهل الارض بالوان العذاب سبحان الرّئوف الرّحیم اللهم اجعل لی فی قلبی نوراً و بصراً و فهماً و علماً انك علی كل شی قدیر.

و در كتاب باقیات الصالحات كه در حاشیه مفاتیح الجنان (در بعضی از چاپ های اخیر در پایان مفاتیح اضافه شده است) در اواخر باب پنجم از سید بن طاوس نقل می كند كه این دعا را سه بار بخواند: یا حی یا قیوم یا لا اله الا انت اسئلك ان تحیی قلبی اللهم صل علی محمد و آل محمد و در باب ششم می گوید كه در وقت مطالعه بخواند: اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و اكرمنی بنور الفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتك و انشر علینا خزاین علومك برحمتك یا ارحم الراحمین.

و یا هر روز بعد از نماز صبح بگوید: یا حی یا قیوم فلا یفوت شیاً علمه و لایوده … . در روایات است كسی كه می خواهد حافظه اش زیاد شود روزه بگیرد، ‌مسواك را ترک نکند، قرآن بخواند و مخصوصا آیة الكرسی را به طور مداوم بخواند‌ و استمرار خوردن مویز(کشمش سیاه) در ناشتا، برای فهم ذهن و حافظه، بسیار مفید است خوردن حلوا و گوشت نزدیك گردن گوسفند و عسل و عدس نیز باعث تقویت حافظه است … (مفاتیح‌الجنان‌، شیخ عباس قمی‌، باب 2 و 6) علاوه بر دعاها و امور ذكر شده بطور كلی از میان سخنان بزرگان به دست می آید كه امور معنوی و عبادی و ترک امور گناه و مكروه برای تقویت قوای ذهنی موثر است.

و بعضی گناهان مانند دروغ و غیبت حافظه را کم می کند. البته در کنار این موارد سعی کنید به اندازه کافی استراحت کنید و با دوستان و خانواده به تفریح بپردازید ، ورزش کنید و … با برنامه ریزی مفید در روز شرایطی را فراهم کنید که بتوانید نهایت استفاده را از زندگی ببرید … شور و نشاط باعث تحرک ذهن می شود. موفق باشید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
حد و مرز دوران نامزدی تا کجاست؟

  دوران نامزدی به طور رسمی از زمان عقد آغاز می شود و تا شروع زندگی زیر یک سقف ادامه دارد. یکی از مهمترین دغدغه‌هایی که در این نامزدی رسمی وجود دارد، حد روابط دختر و پسر  است.

این که خانواده ها باید بر اساس عرف عمل کنند و مانع از روابط آزاد دختر و پسر به عنوان یک زوج شوند یا باید طبق مجوز شرع، روابط زناشویی را برای آنها مجاز بدانند و تصمیم گیری در این زمینه را به خودشان واگذار کنند؟

بطور کلی زمانی‌که عقد جاری می‌شود، زن و شوهر از لحاظ قانونی و شرعی به همدیگر محرم می‌شوند. اما یک سری روابط بین این دو تابع فرهنگ و اجتماع است.

به عنوان مثال ممکن است خانواده سختگیری بیشتری کنند که اینها زیاد با همدیگر ارتباط برقرار نکنند و این رابطه‌ها بستگی به فرهنگ خانواده زوجین دارد. اگر این زوج تابع یک محیط و یک خانواده و یک فرهنگ باشند طبیعتا بهتر می‌توانند با همدیگر کنار بیایند. ولی اگر فرهنگشان با هم متعارض و متفاوت باشد مشکلاتی ایجاد می‌شود.

 

در دوران عقد زوجین چه به هم بگویند؟

هرچقدر زوجین با همدیگر رک و راست تر باشند بهتر است؛یک مزیتی که در دوران عقد وجود دارد این است که اگر بین زوجین مشکلی به وجود آید، تا آنجا که ممکن است با مداخلات صحیح خانواده‌ها و مشورت کردن با آنها برطرف می‌شود و یا با مراجعه به مراکز مشاوره مشکلشان حل می‌شود.

دوران عقد بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی می‌توانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند.

یک نکته مهم در دوران عقد این است که اگر زوجین در دوران عقد به این نتیجه رسیدند که واقعا با هم نمی‌توانند زندگی کنند، باید از هم جدا شوند. طلاق گرفتن قبل از عروسی، آسیب کمتری به زوجین وارد می‌کند تا بعد از عروسی و بچه دار شدن.

 دوران عقد فرصت مناسبی جهت شناخت بهتر و عمیق‌تر زن و مرد از یکدیگر و در نتیجه ورود به زندگی با تفاهمی بیشتر است. به عبارت دیگر دوران نامزدی دوران آشنایی تکمیلی است و یک ازدواج نیمه تمام محسوب میشود. لذا نباید انتظار داشت که آنچه افراد در زندگی مشترک تجربه میکنند، در این دوره نیز تجربه کنند.

از دیگر مسائل مهمی که وجود دارد مسائل ایدئولوژیک یا همان مسائل اعتقادی و مذهبی است در دوران عقد باید دقت بیشتری به آنها شود.

این مسئله در زمینه مسائل اجتماعی ، فرهنگی و حتی سیاسی هم صدق می‌کند به عنوان مثال مواردی بوده که زوجین در بحران‌های سیاسی کارشان به طلاق کشیده شده است. برخی از خانواده‌ها در تب و تاب‌های سیاسی جامعه تازه می‌فهمند از لحاظ سیاسی هیچ هم خونی با همدیگر ندارند و اختلافات بالا می‌گیرد.

این مسئله بسیار مهم است که طرف مقابل را اجبار نکنیم که حتما در همه زمینه‌ها مثل همسرش فکر کند. تمام زمینه ها مانند رفت و آمد خانوادگی، مسافرت رفتن، ، بچه دار شدن ، نحوه تربیت فرزندان با هم صحبت کنند و  اجازه بدهند فرد مقابل راحت و بدون رودربایستی حرف خود را بزنند و شنونده خوبی باشند.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: برچسب‌ها: نامزدی , آموزش رفتار درنامزدی , قوانین نامزدی , مرز رفتارها در نامزدی , خانواده , تشکیل خانواده ,
:: بازدید از این مطلب : 224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
شما چه روحیه ای دارید و شغل مناسب شما چیست؟

روانشناسان می‌گویند ورزشكارها، هنرمندها، تراشكارها و هر شغل دیگری كه به ذهن‌تان می‌رسد آدم‌های باهوشی هستند. آنها می‌گویند تست‌های سنتی روان‌شناسی كه بهره هوشی  (IQ) را می‌سنجند فقط توانایی‌های منطقی ـ ریاضی، زبان‌شناختی و تا حدی عملی ما را می‌سنجند. در صورتی كه بسیاری از توانایی‌های دیگر در آدمیزاد وجود دارد كه به معنای واقعی نشان‌دهنده هوش است. یعنی می‌توانند برای سازگار‌شدن با موقعیت‌های جدید به كار ما بیایند، اما كاملا فراموش شده‌اند.

بر همین اساس نظریه‌پرداز جدیدی به نام گاردنر می‌گوید هوش‌های متنوع‌تری در آدمیزاد وجود دارد. او هفت نوع هوش در آدمیزاد شناسایی كرده است: ‌زبان‌شناختی، تصویری، موسیقایی، بدنی، منطقی، میان‌فردی و درون‌فردی. گاردنر می‌گوید اگر ما بتوانیم رشته تحصیلی و شغل ‌مان را بر اساس نوع هوش‌مان انتخاب كنیم، رضایت بیشتری از زندگی‌مان خواهیم داشت. اما چطور می‌شود نوع هوش‌مان را تشخیص دهیم و بر اساس آن، چه رشته‌های تحصیلی و شغلی را انتخاب كنیم.

 

هوش‌زبان‌شناختی

هر نوع توانایی ذهنی كه به كلمه‌ها ربط داشته باشد، نشان‌دهنده هوش‌زبان‌شناختی است. با این حساب كسانی كه اطلاعات عمومی زیادی دارند، می‌توانند با كلمه‌ها بازی كنند، شعر می‌گویند و داستان می‌نویسند هوش زبان‌شناختی بالایی دارند.

نشانه‌ها:

1ـ كتاب‌ها برایش خیلی مهم است.
2ـ می‌توانند قبل از خواندن، صحبت‌‌كردن یا نوشتن، كلمات را در ذهن‌شان بشنوند.
3 ـ كلمات را وقتی از رادیو می‌شنوند بیشتر درك می‌كنند تا وقتی كه تلویزیون تماشا می‌كنند.
4ـ از سرگرم‌ كردن خود و دیگران با لغاتی كه تلفظ سخت یا بی‌معنی دارند لذت می‌برند.
5ـ موقع رانندگی بیشتر از توجه‌‌كردن به مناظر، خواندن نوشته‌های بیلبوردها برایشان جذاب است.
6 ـ موقع حرف‌‌زدن بیشتر از چیزهایی كه شنیده یا خوانده‌اند استفاده می‌كنند.

چه شغل ‌هایی به دردشان می‌خورد؟

كتابدار، مسئول بایگانی، متصدی (موزه، كتابخانه، نمایشگاه و…)، ناشر، مترجم، نویسنده یا گوینده رادیو و تلویزیون، روزنامه‌نگار، وكیل، منشی و معلم زبان فارسی یا انگلیسی.

 

 

هوش منطقی ـ ریاضی

كسانی كه توانایی انجام محاسبات ریاضی‌شان قوی است، استدلال‌های منطقی را خوب می‌فهمند و البته خوب هم استدلال می‌كنند، بهره بالایی از هوش منطقی ـ ریاضی دارند. معمولا در مدارس ما به این نوع هوش خیلی بها داده می‌شود.

نشانه‌ها:

1ـ به راحتی می‌توانند حساب و كتاب‌هایشان را ذهنی انجام دهند.
2ـ هنوز از بازی‌های علمی یا حل مسائل بغرنج فكری كه احتیاج به تفكر منطقی دارند لذت می‌برند.
3ـ الگوها، ترتیب یا تسلسل منطقی رویدادها را دنبال می‌كنند.
4ـ معتقدند تقریبا هر مطلبی یك توضیح عقلانی دارد.
5ـ دوست دارند نقص‌های روشنی را كه در گفتار و رفتار مردم و محیط زندگی و محل كار آنها پیدا می‌شود، پیدا كنند.

چه شغل‌ هایی به دردشان می‌خورد؟

حسابرس، حسابدار، مامور خرید، كارگزار بیمه، ریاضیدان، محقق، متخصص آمار، كارشناس سیستم‌های رایانه‌ای، كارشناس مالی، كارشناس فنی، دفتردار، معلم و استاد علوم پایه و تجربی.

 

 

هوش جسمی ـ حركتی

ورزشكارها یك گروه بزرگ از هوشمندان بدنی حركتی را تشكیل می‌دهند. البته غیر از این گروه كسان دیگری هم هستند كه با مهارت‌های حركتی‌شان می‌توانند پول در بیاورند.

نشانه‌ها:

1ـ حداقل یك رشته ورزشی را به صورت حرفه‌ای پیگیری می‌كنند.
2ـ برایشان مشكل است كه یك مدت‌طولانی بدون تحرك بنشینند.
3ـ بهترین ایده‌ها وقتی به ذهن‌شان می‌رسد كه مدت‌طولانی قدم می‌زنند یا می‌دوند یا یك فعالیت جسمی دیگر انجام می‌دهند.
4ـ دوست دارند اوقات فراغت‌شان را در طبیعت بگذرانند.
5ـ هنگام صحبت‌كردن با دیگران خیلی زیاد از حركات دست یا شكل‌های دیگر زبان بدن استفاده می‌كنند.
6ـ برای این‌كه بیشتر در مورد چیزی بدانند باید آن را لمس كنند.
7ـ خودشان را آدم‌های منظم و آراسته‌ای می‌دانند.
8ـ برای آموختن یك مهارت جدید به جای مطالعه‌كردن باید آن را عملی انجام دهند.

چه شغل‌ هایی به دردشان می‌خورد؟

فیزیوتراپیست، فعال در صنعت توریسم، بازیگر، مانكن، كشاورز، مكانیك، نجار، صنعتگر، معلم تربیت بدنی، كارگر كارخانه، ورزشكار حرفه‌ای، محیط‌بان و جواهرساز.

 

هوش فضایی

هرچه كسانی كه از نظر كلامی با‌هوش هستند در ذهن‌شان كلمه دارند، آدم‌های با‌هوش فضایی در ذهن‌شان تصویر دارند. آنها از هر چیزی می‌توانند یك تصویر در ذهن‌شان بسازند. یعنی مثلا اگر شما بگویید عدالت در ذهن آنها ترازو می‌آید. البته این نصف ماجراست. آنها می‌توانند این تصویرها را خلق كنند. یعنی این‌كه یك چیز ملموس به عنوان فرآورده هوش تصویری‌شان به شما تحویل دهند.

نشانه‌ها:

1ـ وقتی چشمان‌شان را می‌بندند تصاویر تجسمی روشنی را می‌بینند.
2ـ نسبت به رنگ‌ها حساس هستند.
3ـ گاهی با یك دوربین عكاسی یا فیلمبرداری آنچه را در اطراف می‌بینند، ضبط می‌كنند.
4ـ از حل پازل‌ها، مازها و سایر معماهای بصری لذت می‌برند.
5ـ خواب‌هایی كه می‌بینند كاملا واضح است.
6ـ معمولا می‌توانند در نواحی ناشناخته مسیر را درست پیدا كنند.
7ـ به راحتی می‌توانند تصور كنند اگر یك شیء را از یك دورنمای مستقیم از بالا نگاه كنند آن را چگونه خواهند دید.
8 ـ ترجیح می‌دهند نوشته‌هایی را بخوانند كه تصویرهای زیادی دارند.

 چه شغل ‌هایی به دردشان می‌خورند؟

مهندس، معمار، نقشه‌كش شهری، گرافیست، دكوراتور داخلی، عكاس، معلم هنر، مخترع، خلبان، كارشناس آثار هنری و مجسمه‌ساز.

 

 

هوش موسیقایی

وقتی می‌گویید تقریبا هیچ تفاوتی بین ریتم، زیر و بم، تن صدا و نغمه‌ها درك نمی‌كنید مطمئن باشید هوش موسیقایی پایینی دارید، اما اگر می‌‌توانید صدای سنتور را از بین ملغمه‌ای از سازها تشخیص دهید و می‌فهمید یك نفر دارد فالش می‌خواند، احتمالا هوش موسیقایی بالایی دارید. توانایی‌های موسیقایی را اولین‌بار گاردنر به عنوان یك هوش مطرح كرد.

نشانه‌ها

1ـ صدای آوازشان دلنشین است.
2ـ وقتی كه یك نت موسیقی اشتباه نواخته می‌شود می‌توانند تشخیص دهند.
3ـ یك ساز می‌نوازند.
4ـ زندگی بدون موسیقی برایشان بی‌ارزش است.
5ـ اگر یك آلبوم موسیقی را یك یا دو ‌بار گوش كنند می‌توانند آن را درست بخوانند.

چه شغل ‌هایی به دردشان می‌خورد؟

نوازنده، سازنده و فروشنده آلات موسیقی، آهنگساز، خواننده، معلم موسیقی و منتقد موسیقی.

 

 

هوش میان‌فردی

آدم‌هایی كه می‌توانند خیلی خوب و زود با افراد دیگر رابطه برقرار كنند، بخوبی احساسات آنها را تشخیص دهند و درك كنند و البته خوب آنها را مدیریت و رهبری كنند از هوش‌میان‌فردی برخوردارند.

نشانه‌ها

1ـ از آن آدم‌هایی هستند كه دیگران برای مشاوره یا توصیه‌‌گرفتن به آنها مراجعه می‌كنند.
2ـ ورزش‌های گروهی را به ورزش‌های فردی ترجیح می‌دهند.
3ـ وقتی با مشكلی مواجه می‌شوند به جای حل آن ترجیح می‌دهند از فرد دیگری كمك بگیرند.
4ـ تلاش برای تعلیم دادن یك فرد یا گروه برایشان لذتبخش است و می‌دانند این كار را چطور باید انجام دهند.
5ـ خودشان را یك مدیر خوب می‌دانند.6 ـ در میان جمع، احساس آرامش و آسودگی می‌كنند.

چه شغل‌ هایی به دردشان می‌خورد؟

سرپرست، مدیر، كارمند اداری، داور، جامعه‌شناس، مردم‌شناس، مشاور، روان‌شناس، پرستار، مسئول روابط عمومی، فروشنده، مسئول آژانس مسافرتی و مدیر روابط عمومی.

 

 

هوش‌درون‌فردی

كسانی كه خیلی خوب درون خودشان را می‌كاوند و از این درونكاوی برای هدف‌های زندگی‌شان استفاده می‌كنند، هوش درون‌فردی بالایی دارند. این نوع آدم‌ها بسیار مستقل و فردیت یافته‌اند. آنها همه زوایای تاریك وخود، عیب‌ها و توانایی‌هایشان را می‌شناسند.

نشانه‌ها:

1ـ همیشه اوقات تنهایی‌شان را به فكر‌كردن به مسائل مهم زندگی می‌گذرانند.
2ـ عقایدی دارند كه آنها را از جمع مجزا می‌كند.
3ـ سرگرمی یا علاقه‌های ویژه‌ای دارند كه برایشان اهمیت زیادی دارد.
4ـ اهداف مهمی در زندگی دارند كه همیشه به آنها فكر می‌كنند.
5ـ دیدگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به نقاط ضعف و قوت خودشان دارند.
6ـ خودشان را فردی با اراده یا از لحاظ فكری مستقل می‌دانند.
7 ـ دفترچه خاطرات یا یادداشت روزانه شخصی دارند.

چه شغل ‌هایی به دردشان می‌خورد؟

روان‌شناس، مشاور، عالم الهیات، برنامه‌ریز و كارآفرین.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: برچسب‌ها: شغل مناسب افراد , پیدا کردن شغل مناسب , مقال در مورد بیکاری , دانلود مقاله در مورد اشتغال , روحیه افراد ,
:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
با این کارها مرد مورد علاقه تان را مجذوب خود کنید

زوج ها باهم قهر می کنند، به هم می زنند و حتی طلاق می گیرند. ممکن است از او متنفر شده باشید، او را پس بزنید، یا حتی شماره تلفنش را هم از گوشیتان پاک کرده باشید. اما به محض اینکه چشمانتان را می بندید، خاطره او، خنده هایش، نوازشهایش همه چیز دوباره به سمتتان برمی گردد. چه می شد اگر او هم به این اندازه شما برایش مهم بودید. اما زندگی همین است…سرشار از اگرها و اماها. پس الان چه باید بکنید؟ به سراغ مردهای دیگر بروید و آنها را امتحان کنید؟ اما اگر نمی توانید چنین کاری بکنید، هنوز هم راهی برایتان هست. می توانید کاری کنید که دوباره به سمتتان برگردد و عاشقتان شود.

در زیر به 3 راه برای برانگیختن حس حسادت مرد مورد علاقه تان به شما معرفی می کنیم. اما دقت کنید که این روشها را فقط برای مردهایی استفاده کنید که حداقل کمی با شما نرم هستند. البته اگر از احساسات او مطمئن نیستید هم می توانید از این راه هااستفاده کنید. چون چیزی را از دست نمی دهید.

 

گریه نکنید

برای شروع باید دست از گریه و زاری بردارید. گریه نکنید، التماس نکنید و دنبالش نیفتید. هرچه بیشتر دنبال او بیفتید، او را از خودتان دورتر می کنید. به او زمان و آرامش بدهید و درعین حال با دوستانش صحبت کنید. به او نشان دهید که آنها چقدر در زندگیتان مهم هستند. حرفها، مکالمات و رفتارهای آنها را تحسین کنید. مرد شما باید نبود شما را در زندگیش احساس کند. هیچوقت صحبت را با او شروع نکنید مگر اینکه مطمئن باشید که خودش هم علاقه مند است. اگر خودش برای حرف زدن پا پیش نگذاشت، می توانید کمی به او توجه نشان دهید. اما یادتان باشد، همیشه حد خودتان را بشناسید.

 

خودتان را مشغول کنید

خودتان را مشغول کنید. سعی کنید او را از ذهنتان بیرون کنید. به او نشان دهید که درگیر کارهای زیادی هستید، با دوستانتان اس ام اس بازی کنید، تلفنی حرف بزنید و حتی چت کنید. همیشه یادتان باشد، وقتی دلتان برای او تنگ می شود، فقط باید صبر کنید. دلیلش این است که وقت برای اینکار زیاد دارید. کاری کنید که او از شما بپرسد که چه کاری اینقدر مشغولتان کرده است. شما هم نادیده اش بگیرید و صحبت را عوض کنید و به شک بیندازیدش. باور کنید مردها بیشتر از اینکه عاشق ظاهر خانم ها شوند، عاشق اسرارآمیز بودن آنها می شوند.

 

خودتان را تغییر دهید

خودتان را تغییر دهید و تعجبش را جلب کنید. سعی کنید آدم دیگری شوید. برای خودتان وقت بگذارید. باشگاه بروید، آرایشگاه بروید و یک ورزش جدید را یاد بگیرید. مطمئناً ناراحت می شود وقتی ببیند که با دیگران بیرون می روید و خوش می گذرانید. اینکار حس حسادت او را جلب می کند و باعث می شود حتی بیاید از کلاس دنبالتان تا بتواند کمی چکتان کند.

او باید بفهمد که زندگی شما فقط حول او نمی چرخد. با این روش مطمئن باشید که شگفت زده می شود و حسودی می کند. باید نشان دهید که اهمیت زیادی در زندگیتان ندارد و خوشحال و راحت باشید و از مجرد بودن خود لذت ببرید. در دسترسش نباشید. بگذارید دنبالتان بگردد.

اما در عین حال باید محتاط باشید. خیلی به او سخت نگیرید. اگر طرفتان عصبانی شد کمی به او فرصت بدهید. همه چیز در عشق و جنگ عادلانه است، آنچه مهم است حضور او در زندگی شماست.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()