نوشته شده توسط : بابک د
کلید های طلایی برای ایجاد محبت در زندگی

 به درختى تناور تبديل گردد و ريشه‌ی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ كندجمله‌های‌ کلیدی برای جذب همسر زندگی زناشویی را بايد چون نهالى دانست.

كه لازم است تمام تمهيدات را به‌كار بست تا اين نهال سست و شكننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبديل گردد و ريشه‌ی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ كند.آن‌چه در این میان دارای اهمیت می‌باشد، محبت و شيوه‏هاى صحیح ابراز آن است. محبت بين زن و مرد، اكتسابى‌ست، بدين معنا كه هم زن و هم مرد، بايد شيوه‏هاى ابراز آن را آموزش ديده، تمرين كنند و به‌كار برند.

 
در این شماره به جمله‌های کلیدی که بیان آن‌ها از زبان آقایان به همسرشان در ایجاد یک زندگی شاد و سالم، پراهمیت می‌باشد می‌پردازیم. و در شماره‌ی بعد به بررسی این مسأله در خصوص خانم‌ها اشاره خواهیم داشت.

 

«روز خوبی داشتی؟»

هنگامی‌كه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش می‌كنید، برداشت او این خواهد بود كه شما انسان بافكری هستید و مشتاق‌اید بدانید او ساعات كاری خود را چگونه سپری كرده است این سؤال، به همسر شما مجوز آن را خواهد داد كه مدتی در مورد كوچك‌ترین اتفاقاتی كه برایش افتاده، صحبت نماید (پس برای مدت زمانی طولانی، آماده‌ی نشستن و شنیدن داستان‌های او شوید!) همسر شما، به آن‌چه كه در فكر شما می‌گذرد، توجه زیادی دارد. با این عمل، به او فرصتی می‌دهید تا با گفت‌وگو، شما را به‌عنوان محرم ‌اسرار خود در نظر بگیرد.

اگرچه ممكن است بیش از زمانی كه انتظار دارید، مجبور به شنیدن صحبت‌هایش شوید، اما وقتی تمام شد، او علاقه‌مند به صحبت در مورد شما خواهد بود.

 

«تو زیباترینی!»

همان‌طور كه مشخص است، این جمله به او می‌رساند كه برای شما جذاب است. از طرف دیگر، باعث افزایش اعتمادبه‌نفس در او خواهد شد. شما به همسر خود اطمینان می‌دهید که به او علاقه دارید. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان، ارتقای چشم‌گیری خواهد داد. همچنین بیان این جمله، به او تفهیم می‌كند كه شما تا چه حد برایش ارزش قائل هستید.

 

«در مورد (هرچیزی) چه احساسی داری؟»

پرسیدن این سؤال، به همسرتان نشان‌می‌دهد كه شما خالصانه برای احساسات او اهمیت قائل هستید. زن‌ها عاشق بیان احساسات‌شان در مورد هر موضوع قابل تصوری می‌باشند. این سؤال، بیان‌گر جنبه‌ی مهربانی و دلسوزی یك فرد است. وقتی همسرتان درمی‌یابد كه شما توجه‌تان را به او مبذول داشته‌اید، او نیز متقابلاً احساسات خود را با شدت بیش‌تری، اهدا خواهد نمود.

 

«تو واقعاً زرنگ و باهوشی.»

با تصدیق نمودن هوش و ذكاوت او، این مفهوم را می‌رسانید كه علاوه‌بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فكر توانمندش نیز شده‌اید. همسر شما با شنیدن این جمله، در مورد همه‌ی جوانب زندگی خود، احساس رضایت و خشنودی خواهد نمود. این سخن، نشانه‌ی احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب می‌گردد. زن‌ها، عاشق مردان صمیمی و خوش‌قلب می‌باشند و هیچ‌چیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذكاوت آنان، نمی‌تواند صفات عالی شما را آشكار نماید.

 

«می‌خواهم همه‌ی عمرم را با تو سپری كنم.»

هنگامی‌كه این جمله را بیان می‌دارید، او را به تداوم تعهدتان، مطمئن می‌سازید و به‌تبع، همدلی همیشگی او را خواهید داشت.

 

«تو بهترین دوست منی.»

به این معنی است كه برای رابطه‌تان ارزش قائل هستید و مایل‌اید كارهایی را به همراه او انجام دهید كه مردان دیگر ممكن است قادر به انجام آن‌ها نباشند. همسرتان بعد از شنیدن این جمله، پیوستگی مقاومت‌ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. این جملات، شما را در نظر او به‌جای یك فرد عادی، به انسانی جذاب تبدیل

 

«تو یك مادر ایده‌آل خواهی شد (يا هستي).»

اغلب زن‌ها آرزو دارند كه روزی بچه‌دار شوند. هم‌چنین بیش‌تر مواقع با خود كلنجار می‌روند كه آیا در این راه موفق خواهند بود یا نه. با گفتن این جمله، به او اطمینان می‌دهید كه به‌طور حتم به هدفش خواهد رسید، به‌علاوه با ارضای نیازهای درونی‌اش، باعث آرامش و تسكین او می‌شوید. بیان این كلمات از زبان شما به‌عنوان یك همسر، او را تبدیل به خوشحال‌ترین انسان روی زمین خواهد نمود.

 

«تو زندگی منو كامل می‌كنی.»

این جمله می‌گوید كه او، تنها فرد مورد علاقه‌ی شماست. همه‌ی زن‌ها دوست‌دارند این جمله را از زبان شوهرشان بشنوند. بیان این عبارت، به مفهوم آن است كه همسر خود را به‌طور كامل پذیرفته‌اید و او مکملی همیشگی برای شماست. به این‌ترتیب در همسرتان، احساسی لذت‌بخش و پایدار به‌وجود خواهد آمد. این جمله تأکید می‌کند كه شما در زندگی، به او نیاز داشته و نمی‌توانید بدون او به زندگی ادامه دهید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
آیا شوهر شما بدبین است؟

هر مردی كه بدین بیمارى خانمان سوز مبتلا شود زندگى را به خودش و خانواده‏اش تلخ می كند. ایراد و بهانه ‏جویى می كند.نسبت‏به اعمال وحركات همسرش به نظر بدبینى نگاه می كند و مانند سایه او را تعقیب ‏می نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می كند.

‏خانواده‏ایی كه به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ كدامشان پایین نمى‏رود. مرد همانند یك پلیس مخفى دائما از اعمال و حركات همسرش مراقبت می نماید. زن‏بیچاره هم ناچار است همانند یك متهم بیگناه همواره در شكنجه و عذاب‏روحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى كند.بنیاد چنین خانواده‏اى‏همواره در معرض خطر قرار دارد .

 

مرد باید تعصب هاى غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار كند. نسبت‏ خیانت ‏به كسى دادن‏ موضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتى است.تا موضوع خیانت‏ با دلیل وشاهد قطعى به اثبات نرسد نمى‏توان كسى را متهم كرد.

خداوند متعال درقرآن میفرماید:اى كسانی كه ایمان آورده‏اید از بسیارى از گمانهاى بداجتناب كنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .

‏خانواده‏ای كه به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ كدامشان پایین نمى‏رود.مرد همانند یك پلیس مخفى دائما از اعمال و حركات همسرش مراقبت می نماید. زن‏ بیچاره هم ناچار است همانند یك متهم بیگناه همواره در شكنجه و عذاب‏روحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى كند . بنیاد چنین خانواده‏اى‏همواره در معرض خطر قرار دارد .

 

آقای محترم !

همسر شما اگر از مردى تعریف كرد دلیل آن نمى‏شود كه به او دلبسته است.اگر كمتر از سابق اظهار محبت می كند دلیل آن نیست كه نسبت ‏به ‏دیگرى دلبسته است.شاید از شوهرش دلخورى داشته باشد.شاید غم وغصه‏اى به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بى‏توجهى و عدم‏اظهار محبت ‏شوهرش، نسبت ‏به زندگى دلسرد شده باشد.

آقاى محترم!

دست از سوءظن ‏بردار.مانند یك قاضى با انصاف در محكمه داورى بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسى كن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعى هستند یا ظنى یا احتمالى؟

من نمی گویم بى‏ غیرت باش بلكه می گویم:به هر دلیلى به‏ مقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا براى بعضى توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگى را به خودت و خانواده‏ات تنگ می كنى؟ اگر كسى باهمین قبیل شواهد خیالى خودت را متهم سازد چه حالى پیدا می كنى؟ چراانصاف و وجدان ندارى؟

 
مواظب‏باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى.زیرا این عمل افراد صحیح‏را به سوى فساد و افراد پاكدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت .چرا آبروى خودت و همسرت را میریزى؟

 
حضرت على علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود: مواظب ‏باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى. زیرا این عمل افراد صحیح ‏را به سوى فساد و افراد پاكدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .

 
اگر نسبت‏ به همسرت بدبین هستى مطلب را با هر كس در میان‏نگذار زیرا ممكن است در اثر دشمنى یا نادانى یا تظاهر به خیرخواهى،بدون دقت و بررسى،عقیده ی تو را تایید نمایند بلكه شواهد بى‏اساس دیگرى‏را بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.

 
اگر خواستى از راهنماییهاى دیگران استفاده كنى بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبت‏اندیش مشورت كن.بهتر ازهمه این كه نسبت‏به هر یك از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستى مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیكن منظورت‏این نباشد كه مطلب را به اثبات برسانى.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
10 فرمان برای آرام کردن مردان تندخو

فرمان اول: باورش کن!

بیشتر مردها به طرز بچه گانه ای دل شان می خواهد که همسرشان باورشان کند. اصلاً خوش شان نمی آید که همسرشان در توانایی ها و قابلیت هایشان (مثلاً در تأمین امنیت، رفاه و…) شک داشته باشد. سرتان را به باد ندهید! با رفتار و گفتارتان به آنها بفهمانیدکه توانایی، مهارت، استعداد و پشتکارشان را باور دارید؛ البته دروغ هم نگویید، چون می فهمند. ضمن این که ردوغ گفتن، اساساً خوب نیست.

 

فرمان دوم: حرف بزن

برای این که همسرتان بفهمد شما اورا درک می کنید، خودتان را موظف کنید که هر روز به مدت کوتاهی در همین خصوص با او حرف بزنید؛ بیست دقیقه در طول یک روز که زیاد نیست. هست؟ حتی اگر جواب تان به این سؤال، مثبت باشد، باز هم این صحبت 20 دقیقه ای را ازهمسرتان دریغ نکنید، چون تأثیرش خیلی بیش از این 20 دقیقه ای است که در ذهن شماست. بی انصافی نکنید؛ نگویید که همسرتان ارزش این 20 دقیقه را هم ندارد!

 

فرمان سوم: تأییدش کن!

اکثر آدم ها دوست دارند که مورد تأیید باشند همسر شما هم مثل بقیه آدم ها. چه فرقی می کند!؟ تا می توانید به مناسبت های مختلف، همسرتان را تأیید وتشویق کنید؛ نه با استفاده از جملات کلیشه ای و مسخره که مثلا: «وای تو فوق العاده ای! بی نظیری! حرف نداری! و…» این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمی کند. خودتان را خسته نکنید! دل تان باید با زبان تان یکی باشد. البته می دانم که کار سختی است.، ولی اگر بتوانید از عهده این کار سخت برآیید، قدم بزرگی در جهت تحکیم پیوند تان برداشته اید. موفق باشید!

 

فرمان چهارم: روی اعصاب اش راه نرو

شما خوش تان می آید که یک نفر مدام به تان بگوید این کار را بکن، آن کار را نکن و…؟! خب، مردها هم مثل خود شما، دل شان نمی خواهد همسرشان مدام از آنها بخواهد که زیرورو شوند! تا آن جا که می توانید، مردتان را همان طور که هست، قبول کنید. خیل از مردها از این که همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییر بدهد، آزرده خاطر و گاه خشمگین می شوند. به خاطر داشته باشید، آدم می تواند خودش را خیلی راحت تر عوض کند. عوض کرن دیگران خیلی سخت تر است.

فرمان پنجم: مغزش را گاز نزن!

اگر شوهرتان خسته است یا ذهن اش به هر دلیلی درگیر است و شما هم نیاز مبرم دارید که مطلبی را با او در میان بگذارید، لطفاً بلافاصله بروید سر اصل مطلب و حاشیه پردازی نکنید. مردها که اعصاب شان را از سر راه نیاورده اند! اگر نیاز به دانستن جزئیات داشته باشند، حتماً خودشان پرس و جو می کنند.

 

فرمان ششم: چرتکه نیانداز!

به هر طریق ممکن، محبت تان را به همسرتان ابراز کنید. برای محبت کردن هم چرتکه نیاندازید! دنبال یک موقعیت یا مناسبت خاص هم نباشید. خیلی از مردها هستند که از خود شما هم رمانتیک ترند.

 

فرمان هفتم: احترام بگذار

وقی همسرتان دارد از افکار و عقایدش برایتان صحبت می کند، توی ذوق اش نزنید. همیشه و درهمه جا نشان بدهیدکه برایش احترام قایل اید. وقتی همسرتان خسته از سر کار برمی گردد، خودتان را بی حوصله و مشغول به کار نشان ندهید و بی خودی در آشپزخانه دورخودتان نگردید. از ما گفتن بود…!

فرمان هشتم: امان بده!

تقریباً تمام آدم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز، دوباره انرژی بگیرند و جسم و روح شان را بازسازی کنند. مردها هم که از مریخ نیامده اند! حتی اگر از مریخ آمده باشند، باز هم خوش شان نمی آید وقتی خسته و کوفته از سر کار برمی گردند، شما تمام اتفاقات روز را بلافاصله برایشان بازگو کنید. امان بدهید! بگذارید کمی استراحت کنند و بعد، آرام آرام شروع کنید به شرح ماوقع.

فرمان نهم: اعتماد کن!

اعتماد، حیاتی ترین عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است. اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل ندارید، به جاسوسی متوسل نشوید، چون اوضاع خراب تر می شود. منطقی ترین کار این است که از یک آدم امین و دارای صلاحیت مشاوره بخواهید.

فرمان دهم: رفیق اش باش

رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنید که هم عاشق اش باشید، هم بهترین دوست و رفیق اش. برای این که بتوانید سال های سال، دوست و همراه همسرتان باشید، باید راه هایی پیدا کنید تا وقت بیشتری را با او بگذرانید و کارهای بیشتری را به کمک همدیگر انجام بدهید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 131
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
چگونه پس از خیانت به همسرم رابطه را باسازی کنم؟

فردی که رابطه نامشروع داشته، ترجیح می دهد این مسئله را به سادگی پشت سر بگذارد. آرزو دارد که همسرش به سادگی مسأله را “فراموش کند”.
افشای روابط گذشته، اغلب زوجین را بسیار آشفته می کند .مهم این است که فردی که در گذشته روابطی داشته است، به صورت متعهدانه برای تقویت رابطه فعلی کار کند و درگیر هیچ رابطه و اعمال اضافی نشود.تحقیقات درباره تأثیر روابط و اعمال نامشروع بر روابط متعهدانه نشان می دهد که بیشتر افراد ،کشف یک رابطه نامشروع توسط همسرشان را یک حادثه فاجعه آمیز تلقی می کنند. برای مثال زوجینی که یک رابطه نامشروع را کشف می کنند فوراً اقدام به طلاق و جدایی می کنند. در حالیکه گاهی می توان زندگی را حفظ کرد.

 

 
مدیریت بحران بعد از کشف یک رابطه نامشروع
بعضی افراد وقتی متوجه پیمان شکنی همسرشان می شوند واکنش دردآوری نشان می دهند؛ برای مثال بی نهایت افسرده می شوند، طغیان می کنند و مشکلاتی در خواب دارند. این مجموعه رویدادها باعث می شود که شخص از این که می بیند عملکرد هر روزه او کاملا با مشکل روبرو شده به شدت احساس آشفتگی بکند. این واکنش ( استرس شدید) اغلب برای شخص مشکل ایجاد می کند.  واکنش بعضی افراد نسبت به کشف رابطه نامشروع و خیانت به قدری افراطی است که مشابه اختلال استرس پس از فاجعه است. افراد ممکن است ذهنیت کنجکاوی راجع به رابطه جنسی همسرشان با شخص دیگری داشته باشند، مشکل است که به چیز دیگری فکر کنند ، و از نظر روحی و روانی بی حس و حال هستند.

عوامل موثر بر واکنش های افراطی نسبت به کشف رابطه نامشروع و خیانت متعدد است. به نظر می رسد افرادی که سابقه سازگاری روانی ضعیف دارند، به ویژه آن هایی که مستعد اختلالات اضطراب و افسردگی هستند واکنش هایی افراطی به کشف خیانت همسرشان نشان می دهند.هر چند واقعا تحمل این موضوع خیلی سخت است.

 

 
برقراری امنیت در رابطه
گام بعدی برقراری مجدد امنیت در درون رابطه است. نیاز به برقراری تدریجی اعتماد وجود دارد. قطع کردن تماس فرد با رابطه نامشروعش ضروری است. این امر باید به طور واضح انجام داده شود، به طوری که زوجین در رابطه موجود ، هر دو بدانند که سایر روابط تمام شده است. برای اطمینان دادن به فرد که همسرش دیگر رابطه نامشروع ندارد، همسر فرد باید توافق کند که کارهای عادی روزمره اش را تغییر دهد؛ برای مثال اگر رابطه نامشروع با کسی در محیط کار رخ داده باشد، شخص ممکن است مجبور شود به طور جدی به تغییر شغل فکر کند یا حداقل واحد کاریش را در داخل شغل تغییر دهد، به طوری که هیچ تماس جدیدی با همسر نامشروعش نداشته باشد.توافق بر سر یک تعریف قابل قبول از رابطه، به طوری که شبهه ای در آن نباشد، مهم است. عنصر دیگر در این مرحله ، گوش کردن و معتبر دانستن تجربه زوجین است. این کار به این معنی است که به فرد اجازه می دهد تا درد و خشمی را که غالباً احساس می کند، بیان کند و همسر خطا کارش بیان احساسات او را بشنود و بپذیرد.

 

کشف رابطه نامشروع
غالباً فردی که رابطه نامشروع داشته، ترجیح می دهد این مسئله را به سادگی پشت سر بگذارد. آرزو دارد که همسرش به سادگی مسأله را “فراموش کند”. انجام دادن این کار برای برخی افراد مشکل است.روابط نامشروع تقریبا نوعی فریب همسر است.
یکی از راهبردهای مفید، روش بیان عاطفی کنترل شده است. بیان عاطفی کنترل شده، عبارت است از این که زوج آشفته احساساتش را در شرایط کنترل شده خاصی بیان کند یعنی در آن شرایط بیان رنج تقویت نمی شود، و جایی است که فرار از احساسات منع می شود.

 

یعنی باید عاطفه منفی خاموش شود که این کار از طریق بیان مکرر عواطف، بدون هیچ تقویتی صورت می گیرد. خیلی از افراد بیان عواطف مربوط به رابطه نامشروع همسرشان را دردناک می دانند و اغلب به جزئیات رابطه نامشروع فکر می کنند و سپس این افکار را متوقف می کنند؛ برای مثال زوجین ممکن است حواسشان را با تماشای تلویزیون، یا انجام دادن کاری ، یا عصبانی شدن از همسرشان ، یا شروع کردن یک بحث، از موضوع پرت کنند. این فرار ، به طور منفی احساسات را تقویت می کند و از خاموشی احساسات شدید جلوگیری می کند. به منظور خاموشی احساسات شدید ، شخص باید تشویق شود تا آن احساسات را بیان کند و بعد به گونه ای آن احساسات را سازمان دهی کند که نه تقویت، و نه فرار از آن ، ممکن باشد.

 

 
برقراری مجدد رابطه
گاهی اوقات یکی از زوجین نمی خواهد به رابطه ادامه دهد. احساس بحران و خشم ممکن است فروکش کرده باشد. زوجین ممکن است یکدیگر را برای آن چه اتفاق افتاده است بخشیده باشند ، اما هنوز احساس می کنند که رابطه شان ، آن چیزی نیست که آن ها دوست دارند. آن ها باید از آن چه اتفاق افتاده درس بگیرند. این یادگیری ممکن است آن ها را شخصاً قوی کند و شاید به آن ها امکان بدهد که با مشکلات کمتری وارد رابطه های بعدی شوند. گاهی اوقات روابط نامشروع به این علت رخ می دهد که رابطه زناشویی دارای مشکلات مهمی است. تعامل ضعیف، رابطه جنسی ضعیف و کمبود هیجان و علاقه در رابطه، می تواند غالباً یک رابطه نامشروع را جذاب تر بسازد.بنابراین مهم است که به شرایطی که باعث ایجاد رابطه نامشروع و خیانت می شود توجه کنیم. واقعا چه چیزهایی از رابطه زناشویی حذف شده و چگونه باید آن ها را احیا کرد؟



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: برچسب‌ها: خیانت , خیانت به همسر , دلایل خیانت , برقراری مجدد رابطه ,
:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
چرا بعضی دوست داشتن ها به ازدواج منجر نمی شود؟

پسر شرایط ازدواج را ندارد یا اساسا آمادگی روحی برای این کار احساس نمی کند و برعکس، دختر در سن ازدواج است و این رابطه را به چشم یک خواستگاری می بیند.

 

حتی ممکن است شروع دوستی با هدف ازدواج باشد و دختر و پسر بخواهند مدتی هم را بشناسند و در نهایت تصمیم بگیرند که به درد ازدواج با هم می خورند یا نه. در هر کدام از این حالت ها، آشنایی طولانی مدتی اتفاق می افتد که سر انجام آن مبهم است. واقعیت این است که مردان و زنان در آشنایی یک تفاوت عمده دارند که باعث سوءتفاهم بزرگی بین آنها می شود. مردان می توانند بدون اینکه به ازدواج فکر کنند. وارد ارتباط با جنس مقابل شوند، اما زنان معمولا معطوف به ازدواج هستند و به ازدواج فکر می کنند.

 

بر اساس این تفاوت جنسیتی بسیار اتفاق می افتد که در ابتدای یک ارتباط مرد به زن می گوید که من قصد ازدواج ندارم و این جمله را با تاکید و چند بار بیان می کند. معمولا خانم ها فکر می کنند که او این جمله را فعلا می گوید و نظرش تغییر خواهد کرد. آنها فکر می کنند که با ارتباط بیشتر و با توجه و عشق می توانند نظر مرد را تغییر دهند و او را به سوی ازدواج سوق دهند. اما مردان از آن سو با بیان این جمله به واقع احساس گناه خود را تخفیف می دهند و با خود می اندیشند که: من از اول به او گفتم که نمی خواهم ازدواج کنم. و بیان چند باره این مطلب را نشان صداقت خود می دانند. بنابراین برای اتمام رابطه کمتر احساس گناه دارند. از آن سو خانم ها که سعی در جلب توجه با ابراز عشق و توجه داشته اند پس از اینکه رابطه رو به اتمام می رود دچار چالش جدی می شوند و معمولا می گویند که با احساسات من بازی شده است.

 

مردان باید بدانند که اگر هزار بار هم به یک زن بگویند قصد ازدواج ندارند، زنان این جمله را نمی شنوند و اگر هم بشنوند باور نمی کنند و اگر هم باور کنند، سعی در تغییر آن خواهند داشت. زنان هم باید بدانند که اگر مردی بیان کرد که قصد ازدواج ندارد واقعا قصد ازدواج ندارد  و بهتر است که آن را جدی بگیرند و سریعتر از رابطه کنار بکشند تا هم عزت نفس و شان خود را حفظ کنند و هم وقت خود را برای یک رابطه بی نتیجه هدر ندهند.

 

 
اگر قرار بر ازدواج بود
اگر قرار اولیه بر ازدواج بود باز هم تضمینی برای تداوم رابطه نیست. رابطه دوستی یا عاشقانه با یک رابطه رسمی کاملا متفاوت است. در یک رابطه دوستی آن چیزی که حرف اول را می زند، جلب محبت طرف مقابل است. جلب محبت وقتی حاصل می شود که شما محبوب طرف مقابل باشید و او شما را تایید کند. پس طبیعی است که ما برای تایید شدن و مورد قبول قرار گرفتن، خودمان را بهتر از آنچه که هستیم نشان می دهیم. افراد تا زمانی که رابطه شان شکلی رسمی به خود نگیرد، شاید بسیاری از خصوصیات ذاتی شان را افشا نکنند. از این گذشته، حتی اگر طرف مقابل تلاشی برای بهتر جلوه دادن خود انجام ندهد، ممکن است اساسا به دلیل ماهیت رابطه، شما نتوانید همه ابعاد او را بشناسید.

 

ممکن است بسیاری از این افراد که با آنها رابطه دوستی یا عاشقانه برقرار می کنید، دوستان خوبی برای شما باشند اما زمانی که در نقش همسری قرار می گیرند، متفاوت رفتار کنند. شاید اگر دختر بداند در این گونه روابط آینده جدی تری وجود دارد، می تواند با آرامش و امنیت خاطر بیشتری، بهترین و قوی ترین خصوصیات درونی و زنانه اش را برای آن پسر آشکار کند و برعکس، پسر اگر در وضعیت یک زندگی واقعی قرار گیرد، جنبه های دیگری از مسئولیت پذیری، شهامت، حمایتگری، تعهد و تسلط بر خود را نمایان کند. فقط در قالب یک رابطه رسمی و جدی یا بهتر بگوییم نامزدی رسمی است که طرفین به شناخت بهتری دست می یابند.

 

 
معایب دوستی قبل از ازدواج
کوتاهی و قصور در مواجهه با موضوعات و مسایل مشترک در زمان آشنایی یکی از مواردی که در زمان آشنایی از آن اجتناب می شود بیان مسایل مرتبط با انچه که در حال رخ دادن است و مسایل مربوط به ارتباط فعلی است. ما در زمان آشنایی باید به مشکلات و مسایل همین دوره نیز بپردازیم یا حداقل در این جهت گام برداریم. احتمالا برای حفظ شور و شوق و جذابیت ارتباط از کنار این مسایل می گذاریم و آنها را سربسته رها می کنیم اما این مسایل نابود نخواهند شد و مانند آتش زیر خاکستر پنهان خواهند بود تا زمان آن فرا برسد و سر بر کشند.

 

آشنایی در صورتی که بدون حد و مرز باشد، آمادگی هر دو نفر برای ازدواج را تضعیف می کند آشنایی دو نفره هر چند جهات مثبت بسیاری دارد اما اکثر متخصصان بر این باورند که به تنهایی برای ازدواج کافی نیست هر چند آشنایی شرط لازم ازدواج است. اما شرط کافی نیست. یاد گیری در ازدواج موفق بسیار موثر است (یادگیری از تجربه های اطرافیان، یاد گیری از زندگی پدر و مادر و یاد گیری از تحقیقات علمی). آمادگی واقعی برای تشکیل خانواده می تواند سخت ترین و در عین حال پاداش دهنده ترین وظیفه زندگی باشد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
برای تربیت کودک فقط 60 ثانیه لازم است

 نه تنها باعث ناراحتی کودک تان شده اید؛ بلکه باعث تحلیل قوای جسمانی خود نیز می شوید.

کودک دو ساله شما دیوار را با ماژیک خط خطی کرده است، بچه پنج ساله تان پس از اینکه به او کلمه «نه» گفتید باز هم شیرینی می خواهد، فرزند هفت ساله شما دروغ می گوید… ممکن است در لحظه اول، از عصبانیت منفجر شوید، اما برای رسیدن به یک راه حل بهتر باید صبور بود.

در واقع آن چه به آن نیاز دارید نقشه یک بازی است. این طرح می تواند تقریبا راهکار کلی باشد. اگر روش ۶۰ ثانیه ای را به کار برید، به نتیجه بهتری خواهید رسید. در اینجا شش مرحله ساده برای دستیابی به این هدف وجود دارد.

 

۱۰ثانیه اول: واکنش سریع

اولین کاری که شما انجام می دهید، گرفتن ماژیک از کودک ، جدا کردن او از خواهر و برادرانش در موقع دعوا یا بردن کودک به اتاق دیگر است. یکی از متخصصین به این کار، مداخله سریع می گوید: نباید توقع داشت که به کودک فرمان ایست می دهید و او هم اجرا کند.

همیشه حفظ امنیت بچه ها بر مسایل دیگر مقدم است، اگر در وجود کودکتان هنوز زمینه های خطر و درگیری وجود داشته باشد، بهترین راه، دور کردن او از محیط است.

پروفسور و استاد دانشگاه بوستون می گوید: «شما باید هر چیزی را که باعث به وجود آمدن مشکلات دیگر شود از دسترس کودک دور کنید. کودکتان باید توجه خود را به شما و موقعیتی که در آن قرار دارد معطوف کند. وگرنه خوردن شیرینی و آزار و اذیت خواهر و برادر تبدیل به نوعی سرگرمی برای او خواهد شد.» در صورت لزوم خودتان و فرزندتان را از صحنه هیاهو و جار و جنجال دور نگاه دارید.

 

۱۰ثانیه دوم: حفظ آرامش

عصبانی شدن کار سختی نیست اما چگونگی کنترل آن مهم است (مدیریت پرخاشگری)؛ اگر بگویید که عصبانی نمی شوم حرفتان غیرمنطقی به نظر می رسد بلکه باید احساسات بد و خشونت را کنار بگذارید چون کودکان می دانند که چه وقت عصبانی می شوید؛ حتی اگر سعی کنید آن را بروز ندهید.

آنچه که در حقیقت به آن نیاز دارید کنترل خشم و عصبانیت است. به گفته یکی از متخصصین اگر در یک خانواده شلوغ و پرهیاهو بزرگ شده باشید که همه فریاد می زدند، بیان کردن احساسات، کار بسیار مشکلی است.

شما باید کوتاه ترین و مناسب ترین راه را از بین راه های گوناگون پیدا کنید. یعنی به جای اینکه بگویید: « ای پسر بد» با صدای بلند بگویید: «آ، آ.» این کار باعث آرامش شما می شود و همچنین کودک، دیگر احساس حقارت نمی کند. خونسرد بودن علاوه بر اینکه اوضاع و احوال را آرام تر می کند به فرزندتان نیز فرصت می دهد تا حرف هایتان را بهتر بشنود. اگر فریاد بزنید، همه چیز را از پایه خراب خواهید کرد چون فرزندتان به جای پی بردن به کار اشتباهی متوجه خشم و ناراحتی شما می شود.

۱۰ثانیه سوم:شناخت موقعیت

برای چند ثانیه هم شده به آن چه که واقعا اتفاق افتاده، توجه کنید. برای مثال: مادری چندین بار به پسرش در مورد خط کشیدن با مداد بنفش روی دیوار اتاق خواب گوشزد می کند، در و دیوار همه خط خطی بودند و او بسیار عصبی بود. به نظر می رسید که پسرش پشیمان شده و با عکس العمل مادر، قلبش شکسته است.

چند لحظه بعد با کمی بردباری متوجه می شود که کار او تقلیدی از کتاب «هارولد و مداد شمعی بنفش» بوده است. از نقطه نظر او، این یک کار «سازنده و خلاق بود». البته با درک احساسات و عواطف کودکان، در و دیوار و تختخواب، سالم و تمیز نمی مانند بلکه باعث بروز احساساتش در یک موقعیت کاملا استثنایی می شود.

 

در نظر گرفتن موقعیت، کار دشوار و سختی است؛ یعنی شما باید دریابید که چگونه درگیری و برخورد را از تمام چیزهایی که همانند آن در گذشته بوده و ممکن است در آینده نیز اتفاق بیفتد جدا سازید.

بداخلاقی یک کودک سه ساله ممکن است مربوط به گرسنگی او باشد، ژولیدگی یک بچه هشت ساله بر سر میز صبحانه شاید در اثر کمبود خوابش باشد. به عبارت دیگر، مجددا باید موقعیت خود را در نظر بگیرید. از خودتان بپرسید که آیا عواملی وجود دارد که بتوان به کمک آنها از بروز این رفتار در آینده جلوگیری کرد؟ هیچ وقت نگویید: «چند بار به تو گفتم که…؟»مهم نیست. باز هم دوباره و دوباره بگویید.

 

۱۰ثانیه چهارم: حرف زدن با کودک

اگر به فرزندتان فرصت هیچ کاری نمی دهید، پس بهتر است به جای کنترل کردن وی و نظم بخشیدن به رفتارش، به او مسوولیت بدهید. او دوست دارد که از دهان شما بشنود که چه کار اشتباهی کرده و چگونه می تواند کار بهتری انجام دهد.

 گفتن جملاتی مانند: «ما روی دیوار نمی کشیم، ما روی کاغذ نقاشی می کنیم؛ … یا نباید شیرینی بخوری چون الان نزدیک شام است و بعدا می توانی آن را بخوری»، خیلی موثرتر است. اگر با فرزندتان بحث و جدل کنید، علاوه بر اینکه نتیجه ای نمی گیرید، تاثیر پذیری او نیز نسبت به حرف های شما کاهش می یابد.

 

۱۰ثانیه پنجم:زمان نتیجه گیری

بعضی از والدین فکر می کنند که تنبیه رکن اصلی نظم و تربیت است، اما بسیاری از متخصصین با این کار مخالفند. به عقیده یکی از آنها: نتیجه گیری زمانی لازم است که به ثبات کار مطمئن نباشیم.

بیان چهار یا پنج کلمه ساده برای گرفتن شیرینی از دستکودک  و گفتن: «قبل از شام شیرینی نخور» مطمئنا از قاپیدن شیرینی بهتر است. اگر کودکان توپ را در خانه پرتاب می کنند، به جای تنبیه کردن آنها، باید توپ را از دسترس شان دور نگاه داشت.

اگر نتیجه کار درست همان چیزی است که فکر می کردید، کم کم اثربخشی کلامتان تقویت خواهد شد. آنچه که مهم و موثر است، فرصت دادن به کودک برای به دست آوردن تجربه و نتیجه اعمالش است.

 

۱۰ثانیه ششم: رفتارهای منطقی

خطرات را جدی بگیرید و کاری را که خودتان نمی توانید انجام دهید، تحمیل نکنید. شما برای زندگی کردن وظایفی دارید یعنی با گفتن «آخرین شیرینی است که تو می خوری» یا «تا یک ماه از بازی خبری نیست» نه تنها باعث ناراحتی کودک تان شده اید؛ بلکه باعث تحلیل قوای جسمانی خود نیز می شوید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
واکنش صحیح  و مناسب با همسر قهرو

اگر همسرتان قهر کرد اینگونه واکنش نشان دهید

مثال زیر به روشن تر شدن این موضوع کمک می کند:

کودکی را در نظر بگیرید که در خیابان از والدینش تقاضای خرید یک خوراکی را دارد که برای او مضر است. والدین با خواسته او مخالفت می کنند. کودک که دوست دارد به خواسته اش برسد شروع می کند به گریه کردن و جیغ و داد کشیدن. والدین هم به خاطر جلوگیری از گریه او خواسته اش را برآورده می کنند. به دست آوردن خوراکی نقش پاداش برای رفتار گریه کردن و جیغ زدن را دارد. اگر این ماجرا باز هم تکرار شود، کودک یاد می گیرد که در صورت گریه کردن و جیغ زدن به خواسته اش می رسد و این رفتار با وجود آزار دهنده بودنش ادامه پیدا می کند.

 

درباره رفتار قهر کردن همسرتان نیز باید بررسی کرد که چه پاداش هایی برای این رفتار دریافت می کند. چندین احتمال وجود دارد:

ممکن است قهر کردن وی باعث شود شما خواسته‌هایش را سریع تر و بهتر اجابت کنید.

ممکن است او به طور معمول از جانب شما توجه و محبت کافی را دریافت نمی کند و از این طریق می تواند توجه و محبت بیشتری دریافت کند.

اگر این نکات درباره شما و همسرتان صدق می کند باید به برطرف کردن آن کمک کنید.

 

خاموش شدن یک رفتار منفی در صورتی اتفاق می افتد که ارتباط آن رفتار با پاداش هایی که دریافت می کند قطع شود. درباره مثال کودک، اگر والدین بخواهند رفتار جیغ زدن و گریه کردن کودکشان از بین برود، باید برای مدتی گریه های او را تحمل کنند و خواسته های همراه با گریه و جیغ وی را اجابت نکنند. از طرف دیگر در صورت بروز رفتارهای مثبت، تشویق و توجه ویژه نشان دهند. بعد از مدتی این عادت بد، کم کم به سمت خاموشی خواهد رفت.

 

محبت فراموش نشود!
شما نیز می توانید با حذف پاداش هایی که در پاسخ به قهر همسرتان می دهید به کم شدن رفتار منفی وی کمک کنید.البته این به تنهایی کافی نیست. در مواقع عادی سعی کنید توجه و محبت کافی نسبت به او ابراز کنید تا دیگر دلیلی برای استفاده از روش های منفی باقی نماند.

احتمال دیگری هم که می تواند وجود داشته باشد این است که شاید در رابطه شما مسائل و دلخوری های جزئی زیادی از گذشته به طور حل نشده باقی مانده و کوچک ترین موردی دوباره یادآور مسائل گذشته و دلخوری می شود. اگر فکر می کنید این مسئله درباره شما صدق می کند با همسرتان در شرایط عادی و آرام گفت وگو کنید و مسائل گذشته را بیان و البته حل و فصل کنید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
شخصیت شناسی از روی حرف اول اسم

این مطلب ترجمه یک مقاله عربی بوده و متاُسفانه حروف {پ} {ژ} {گ} و {چ} رو نداره

 الف)خوش رفتار و در باطن میانه رو و ملاحظه کار و خونگرم است و با همه کس زود دوست می شود . پیراهن سیاه برای او نامبارک است .هر چه را طلب کند زود بیابد و بیماری او همیشه در باد قولنج گردن و پهلو است .

 

ب ) زیبا و با محبت و رفیق باز و مغرور و جیب او خالی و قدر مال دنیا را نداند

 

ت ) خوش چهره و خوش اخلاق ، کم خواب و هرگاه مرتکب گناه می شود سریع توبه می کند و اگر دل کسی را به درد آورد در پی آن است که دلجویی کند و همیشه احساس تنهایی می کند .

 

ث ) ثابت قدم و پراراده و در هر کاری ولی گیرا است خوش اخلاق و پر عقل است و پیشانی او بلند است و هرگز محتاج نخواهد شد .

 

ح ) خوش اخلاق و با محبت ، او همیشه از دردشکم رنج می برد و این بیماری هرچند وقت یکبار به سراغ او می آید چهره او یا سیاه چهره و قوی استخوان یاسفید پوست و بزرگ اندام .

 

ج ) خوش اخلاق و حق گو و کینه ای و حرف را در دل نگه می دارد و اغلب در بحث و جدل و جنگ به پیروزی می رسد.

 

خ ) زیبا با چشمانی درشت با محبت و مقرراتی و مدام سعی می کند که رزقش زیاد شود فردی است تنبل و در کارها و باید این کاررا ترک کند تا در زندگی موفق و پیروز شود .

 

د ) پرفکر و بشاش و زیبا چهره و جنگجو است وقدر مال دنیا رانمی داند و همیشه در حال ولخرجی است .

 

ز ) با محبت و خونگرم و در هر کاری مقرراتی است گاه از بیماری در ناحیه سر وزانو در عذاب می افتد و نسبت به زندگی دلسرد می شود .

 

س ) پر استعداد و با سلیقه و همیشه بهترین اجناس را انتخاب می کند و بسیار مغرور است هر کاری که میل داشت انجام می دهد و با اطرافیان خود در نزاع و لجبازی بسر می برد . در نظر دیگران پر هیبت است .

 

ش ) مشفق و مهربان ، جنگجو و عصبانی ، خونگرم ، زبان او تلخ است . اگر زبان خود را نگه دارد از بلا محفوظ می ماند و بسیار لجباز است .

 

ص ) حرف شنو و دهن بین و هرکس هر حرفی را از او در میان بگذارد سریع باور می کند . نترس و با محبت و همیشه در حال ترقی و تفکر است .

 

ض ) خوش اخلاق ، زیرک و دانا ، کینه توز ، نگرانی خود را در ظاهر بروز نمی دهد ، کمان ابرو دارد و در کارها بسیار دقیق است و هرگز یاد خدا را فراموش نمی کند او فردی زرنگ است .

 

 

ط ) پاک و خوش اخلاق و خوش گذران و خونگرم و پیراهن سیاه براو خوش یمن است .

 

ظ ) ظاهر و باطنش یکی است و خشک و مقرراتی است و اطرافیان پشت سراو بدگویی می کنند در اعضای بدن خالی دارد که نشان اقبال است .

 

ع ) بلند مرتبه و پرگذشت ، خوش اخلاق ، بخشنده ، مقرراتی ، خشک ، او هرگز قدر مال دنیا را نمی داند متعصب و در اول زندگی رنج بسیاری می کشد زیرا قدر مال دنیا را نمی داند .

 

غ ) با گذشت و خشک و مقرراتی و احساس ناامیدی می کند گاه در فکر فرو می رود و به گذشته و آینده خود می اندیشد ، زندگی را با صلح و صداقت دوست دارد .

 

ف ) آتش مزاج و تند خو ، زیبا چهره ، جنگ جو ، خون گرم ، نترس ، هرچند وقت یکبار مریض می شود در زندگی چند بار شکست می خورد ولی در آینده به مقام و منزلت خوبی می رسد .

 

ق ) توانا ، زیرک ، دانا ، و درهرکاری نقشه بسیار می کشد و موفق می شود هم زییابست وهم خوش گذران و قدر مال دنیا را نداند و گاه گاهی با ملایمت و یا خصومت برخورد می کند .

 

ک ) خوش اخلاق ، زیرک ، دانا ، خشک و مقرراتی ، زبان او تلخ است قادر است با یک کلمه حرف ، دیگران را برنجاند و همیشه در حال ترقی و فعالیت است.

 

ل ) زیبا چهره ، خوش اخلاق ، یکدانه ، همیشه جدایی اختیار می کند و غرور خاصی دارد قدر مال دنیا را نمی داند .

 

م ) با محبت ، خون گرم ، و نترس ، همیشه اطرافیان پشت سرش بدگویی می کنند و در روبرو از او تعریف می کنند . فردی است خوش چهره و چشمان درشتی دارد و در کارهای خود در تمام کارها تقاضای کمک می کند . گاه تنبلی می کند.

 

ن ) خوش اخلاق ، کینه توز ، دم دمی مزاج است ، گاهی اوقات بسیار خوب و گاهی اوقات مقرراتی وخشک می شود همچون قاضی است و در حقوق خود و دیگران به میزان برخورد می کند.

 

و ) به دیگران کمک می کند و گاهی مغرور می شود و پشت سربدگویی می کنند.

 

هـ ) همیشه اطرافیان را امرونهی کند و زیبا چهره و تند خو و آتشی مزاج وطبع او گرم است.

 

ی ) پرفکر و زیبا و با هرکس درافتد بر او غالب می گردد . دم دمی مزاج است و گاهی بسیار خوب و گاه خشک و مقرراتی است . او فردی است چهارشانه و از مریضی شکم گاه گاهی رنج می برد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
شما چقدر راستگو هستید؟ (تست روانشناسی)

دانستن این موضوع که می‌توانید به همسر خود اعتماد کنید، حس امنیت فوق‌العاده‌ای به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال با شما صادق است.

 

یک شخص صادق:
هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
این طور نیست که به دليل دفاع از خود، فقط آنچه را شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید.
بدون اینکه مجبور باشید با سیاست یا با زور، حقیقت را از او بشنوید، خودش تمام حقایق را با شما در میان خواهد گذاشت. هنگامی که همسرتان به طور دائم و همیشگی با شما صادق است، به طور طبیعی به او اعتماد خواهید کرد.

 

از کجا بفهمیم چه کسی صداقت دارد؟
دروغ به عاملی روانی گفته می‌شود که فردی را وادار به بیان مطالبی خلاف واقعیت‌ها مي‌كند. آدم دروغگو در اصل بیماری است که به دلیل مشکلات تربیتی، به ویژه در حریم خانواده خویش در آغاز رشد و سنین کودکی بدین حالت گرفتار شده است.
انسان‌ها ذاتا «دروغگو به دنیا نمی‌آیند، بلکه عوامل محیطی است که سرانجام، آدمیزاد را به موجودی صادق یا دروغگو تبدیل مي‌كنند، اینکه افراد دروغگو به چند دسته تقسیم می‌شوند و چگونه می‌توان به نشانگان دروغ در آنها پی برد، بحث جالب وجذابی است. گاهی انسان‌ها اتفاقی و از سر ناچاری دروغ می‌گویند و معمولا چنین دروغگویانی هنگام بیان مطالب غیرواقع، دستپاچه شده و نشانه‌‌های فیزیکی آشکاری را بروز می‌دهند.
مواقعی هست که آدمیزاد، بنا بر عادت‌های نادرست دروغ می‌گوید و هر چند چنین افرادی از سر عادت و روزمرگی دروغ می‌گویند، با بررسی تناقض کلامی آنان، به راحتی می‌شود به دروغ‌شان پی برد.

 

زمان‌هایی هست که برخی افراد، از روی تعمد و سوابق دروغ به گونه‌ای ماهرانه و حرفه‌ای دروغ می‌گویند. این افراد به دلیل تکرار دروغ، در اصل مهارت شبیه‌سازی حق و باطل یا به عبارتی ترکیب واقعیت‌های غیرمرتبط با باطل مدنظر خویش را پیدا می‌کنند. دروغگویان حرفه‌ای و باسابقه، ‌‌نهایت تلاش خویش را می‌‌کنند تا باکمترین نشانه‌های فیزیکی، بیان غیرواقعی خویش را مطرح كنند؛ بنابراین، چنین دروغگویانی در نگاه اول، خونسرد به نظر آمده و با اعتماد به نفس خاصی، مطالب دروغ خویش را بیان مي‌كنند.
هرچند دروغگویان حرفه‌ای و باسابقه، تلاش می‌کنند، هنگام طرح مطالب غیرواقعی خود را خونسرد نشان دهند، ولی با تداوم رفتارهای اجتماعی متفاوت از طرف آنها و دقت در حرکات ماهیچه‌ای صورت آنها و خنده‌های تقلبی‌شان، به راحتی قابل تشخیص برای کار‌شناسان و افراد آگاه در حوزه روا‌شناسی خواهند بود.

 

در میان تیپ‌های گوناگون دروغگو، دروغگویان حرفه‌ای، بیشترین لطمات را بر محیط اجتماعی وارد آورده و به دليل خصلت تعمد در بیان ماهرانه مطالب غیر واقع، صدمات جبران‌ناپذیری بر اجتماع وارد می‌کنند. دروغگویان حرفه‌ای، تصورشان این است که با تکرار ماهرانه مطالب غیر واقعی، امکانی برای خودنمایی و جلب توجه خواهند یافت، به گونه‌‌ای که با خرید زمان از فرصت‌های ممکن در راستای توجیه افکار عمومی بهره‌برداری کرده و در نتیجه به خواسته درونی خویش خواهند رسید.
چون عاملی روانی یا اجتماعی مهمی، نگرش دروغگویان حرفه‌ای را نادرست كرده است، پس قدرت بازدارندگی اخلاقی که در روانشناسی از آن به عنوان سوپر ایگو یا وجدان یاد می‌شود، در چنین افرادی ضعیف و بیمار پرورش می‌یابد؛ یعنی دروغگویان حرفه‌ای در اصل باوری به حساب و کتاب فرادنیوی نداشته و همه تلاش‌شان را معطوف به اهداف مادی می‌کنند.

 

دروغگویان حرفه‌ای به دلیل خلأهای روانی و اجتماعی مهمی که داشته‌اند، از هوش و تخصص خویش تنها و تنها در ‌راستای عوام‌فریبی و در نتیجه جلب توجه دیگران بهره‌برداری مي‌كنند و به دلیل همین انگیزه سیر ناشدنی، براي تظاهرسازی‌های مشابه با حق مهارت‌های بالایی به دست می‌آورند؛ بنابراین، اگر چنین دروغگویانی بر سرنوشت دیگران چیره شوند، مسیر رشد اخلاقی آنها را نیز به بیراهه‌هدایت مي‌كنند. دروغگویان حرفه‌ای به دلیل کهتری‌های روانی اجتماعی گذشته خویش، نگرش سلیقه‌ای و دل‌بخواهی به امور دارند و اگر بر مقدرات دیگران دست یابند یا اینکه فرصت خودنمایی آنها، دوام بیشتری داشته باشد، صدمات جبران‌ناپذیری بر باورهای جوامع وارد كرده و باعث تزلزل اخلاق اجتماعی و‌ سرانجام نابودی دیگران و خودشان خواهند شد.

 

برای اینکه به میزان صداقت خود و همسرتان یا اطرافیان‌تان پی ببرید، می‌توانید از این تست کمک بگیرید به شرطی که با صداقت به آن پاسخ دهید.

1. آیا گاه‌ و بیگاه‌ دروغ‌ مصلحتی‌ می‌گویید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

2. آیا تا به‌ حال‌ چیزی‌ کش‌ رفته‌اید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

3. آیا تا به‌ حال‌ خودتان‌ را به‌ تمارض‌ زده‌ و مرخصی‌ استعلاجی‌ گرفته‌اید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

4. آیا تا به‌ حال‌ برای‌ بالا بردن‌ فروش‌ تولیدات ‌محل‌ کارتان‌، به‌ دروغگویی‌ متوسل‌ شده‌اید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

5. آیا طوری‌ رفتار می‌کنید که‌ دیگران‌ شما را ثروتمندتر از آنچه‌ هستید، در نظر بگیرند؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

6. اگر بدانید که‌ یکی‌ از دوستان‌تان‌ دروغ ‌می‌گوید، آیا به‌ حمایت‌ از او می‌پردازید؟
- بلی
- خیر
- نمی‌دانم

 

7. آیا حاضرید دوست‌تان‌ بابت‌ کار خلافی‌ که‌ شما مرتکب‌ شده‌اید، مورد تنبیه‌ و مجازات‌ قرار گیرد؟
- بلی
- خیر
- نمی‌دانم

 

8. اگر در پارکینگ‌ عمومی‌، به‌ طور اتفاقی‌ به‌ ماشینی‌ خسارت‌ وارد آورید، آیا بدون تاوان دادن محل را ترک می‌کنید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

9. اگر در خیابان‌ یا اماکن‌ عمومی‌، کیفی‌ پر از پول ‌پیدا کنید، آیا از تحویل آن به‌ کلانتری‌ یا ماموران‌ پلیس‌ خودداری می‌کنید (کیف را برای خودتان برمی‌دارید)؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

10. اگر در بانک‌، چکی‌ دریافت‌ کنید که‌ متعلق‌ به‌شما نباشد، آیا آن را نگه می‌دارید و پس‌ نمی‌دهید؟
- بلی
- خیر
- نمی‌دانم

 

11. آیا تاکنون‌ از زیر هرگونه‌ مالیاتی‌ در رفته‌اید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

12. اگر در محل‌ کارتان‌، متوجه‌ شوید که‌ یکی‌ از همکاران‌ به‌ نوعی‌ اختلاس‌ می‌کند، آیا از در جریان‌ گذاشتن ‌مافوق‌‌تان‌ خودداری می‌کنید؟
- بلی
- خیر
- نمی‌دانم

 

13. اگر مغازه‌داری‌، هنگام‌ پس‌ دادن‌ پول‌تان‌، زیادی‌ برگرداند، آیا مبلغ اضافی را برای خودتان برمی‌دارید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

14. اگر شیشه‌ای‌ را بشکنید، آیا از پرداخت خسارت‌ آن‌ ‌خودداری می‌کنید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

15. آیا از کنار تابلوها و علائم‌ هشداردهنده‌ در اماکن‌ عمومی‌، مثل‌ وارد محوطه‌ چمن‌ نشوید، بی‌اعتنا عبور می‌کنید؟
- بلی
- خیر
- نمي‌دانم

 

برای هر خیر امتیاز 2، هر نمی‌دانم امتیاز يك و هر بلی امتیاز صفر منظور کنید و اعداد به دست آمده را باهم جمع کرده و امتیاز به دست آمده را در زیر مشاهده فرمايید

امتیاز بین‌ 26 تا 30:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ به‌ شدت‌ و به‌ حد افراط درستکار، صادق‌، شریف‌، روراست‌ و راستگو هستید.

امتیاز بین‌ 22 تا 25:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ کاملا درستکار، صادق‌، شریف‌، روراست‌ و راستگو هستید.

امتیاز بین‌ 18 تا 21:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ بالای‌ متوسط هستید.

امتیاز بین‌ 13 تا 17:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ میانه‌حال‌ و متوسط هستید.

امتیاز بین‌ 9 تا 12:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ هستید تا حدی‌ حقه‌باز متقلب‌ و فریبکار.

امتیاز بین‌ 5 تا 8:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ حقه‌‌باز، متقلب‌ و فریبکار هستید.

امتیاز بین‌ 0 تا 4:
نمایانگر آن‌ است‌ که‌ فردی‌ به‌ شدت‌ حقه‌باز، متقلب‌ و فریبکار هستید.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: برچسب‌ها: راستگویی , مقاله در مورد راستگویی , دانلود مقاله راستگویی در زندگی ,
:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
با همسر دهن بین چگونه باید برخورد کنیم؟

افراد دهن بین افرادی هستند که در وهله اول از اعتماد به نفس ضعیف رنج می برند به گونه ای که اگر حتی رای و نظر خودشان در حل مسئله ای بجا و منطقی باشد به دلیل تردید ها و نداشتن اعتماد به نفس و تکیه به تصمیمات دیگران، ترجیح می دهند مطابق نظر دیگران به نتیجه گیری برسند.

چنین افرادی، معمولا تایید و تشویق دیگران نقش حیاتی در زندگیشان بازی می کند، وابستگی زیادی به اطرافیانشان دارند و ریسک پذیری بالایی ندارند.

فقط ویژگی های منفی را نبینید

یکی از نکات مهم که به راحتی، ارتباط هر فرد را چه در تعاملات زوجین و چه در دوران تجرد و در مراودات فرد با همکاران، دوستان و آشنایان از بحران نجات می دهد و ارتباط او را با طرف مقابل سازنده تر می سازد، آشنایی و تسلط بر مفهوم «پذیرش» است. بر هیچ کسی پوشیده نیست که معمولا هر انسانی در کنار ویژگی های مثبتی که دارد از چند خصلت شخصیتی منفی نیز برخوردار است که بسیاری از زوجین تصور می کنند این ویژگی های منفی مختص به همسر خودشان است و مردان یا زنان دیگر از کمال شخصیتی برخوردارند. در چنین حالتی زن یا مرد دست به مقایسه همسر خود با دیگر مردان یا زنان می زند، چشم خود را بر ویژگی های مثبت او می بندد و با حساسیتی ریزبینانه از ویژگی های منفی همسرش فاجعه سازی می کند و باعث ایجاد مشکلات زیادی در زندگی مشترکشان می شود.

 

غیر مستقیم تاثیر بگذارید

چنانچه همسران به پذیرش یکدیگر دست یابند آن گاه دست از تلاش برای تغییر یکدیگر برمی دارند و با پذیرش شخصیت همسر خود به همان طریقی که هست مسیر همواری را برای ایجاد یک تاثیر مناسب بر روی یکدیگر فراهم می آورند. واکنش قطعی و قابل پیش بینی افراد زمانی که از طرف همسرشان تحت فشار برای تغییر قرار می گیرند، نوعی گارد دفاعی، مقاومت بالا و بی دلیل است. هنر هر انسانی در آن است که بتواند به گونه ای نامحسوس وارد فضا و جو روانی طرف مقابل شود و توانمندی تاثیرگذاری غیرمستقیم را بر او داشته باشد.

 

تاثیرگذاری غیر مستقیم بر همسر

اگرچه بعضی همسران ادعا می کنند که کاری به کار همسرشان ندارند، اما به نظر می رسد در بعضی شرایط، تلاش خودشان را کرده اند همسرشان را تغییر دهند تا اصلاح شود منتها از آنجا که موفق نشده اند، زحماتشان بی نتیجه مانده است و فکر می کنند که هیچ گاه با همسرشان به تفاهم نخواهند رسید! هرچند گاهی ممکن است زن یا شوهری که تصمیم به تغییر همسرش گرفته است، فکر و تصمیمات خودش اشتباه باشد اما مطالعه راهکارهای زیر می تواند به حفظ رابطه مناسب زوجین برای تغییر مثبت همسر کمک کند.

 

آشنایی با خلق و خوی همسر

همسر خود را با تمام نقاط قوت و ضعفش بشناسید، بپذیرید و تاثیر بگذارید نه آنکه تغییر دهید. شناسایی و آشنایی با خلق و خو و ویژگی های مثبت و منفی همسر و همچنین پذیرش خصلت های منفی او در کنار نقاط قوتش، یکی از مهم ترین مهارت های حفظ روابط زوجین است. چنانچه دست از سخت گیری ها و تلاش برای تغییر او بردارید و همان میزان انرژی را برای تاثیرگذاری نامحسوس روی همسرتان صرف کنید، به احتمال زیاد قدرت ورود شما به فضای روانی و روحی او بیشتر خواهد شد.

 

حفظ آرامش و همراهی با همسر

به منظور اثرگذاری روی همسرتان با او همراه شوید. در موارد بسیاری دیده می شود که زوجین به جای آنکه از طریق ورود به فضای روانی همسر دهن بین و همراهی با او اثرگذاری خود را بیشتر کنند، دقیقا مقابل او می ایستند و از هیچ تلاشی برای به اثبات رساندن این امر که همسرشان دهن بین، وابسته و در اتخاذ تصمیمات زندگی ناتوان است، فروگذار نمی کنند. فراموش نکنید که اگر از ابتدا با مخالفت شروع کنید همسرتان همواره گمان می کند که شما هیچ وقت به درک درستی از چرایی رفتارهای او نرسیده اید. گاهی برای تغییر آرام یک صفت شخصیتی ناپسند به برنامه ریزی اصولی، گذشت زمان و حفظ آرامش در کنار همراهی با همسر احتیاج دارید تا رفته رفته موفق شوید او را به استقلال فکری و شخصیتی مطلوب برسانید.

 

انجام ندادن رفتارهای ناشی از عصبانیت

برای اثبات خود به همسرتان، اختلاف و درگیری های بیشتری ایجاد نکنید. در بسیاری از موارد خصوصا در برخورد با افرادی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند و از طرفی تمام تلاش خود را می کنند تا نه تنها حقارت های درونی خویش را در سایه اعتماد به نفس کاذب ارتقا بخشند بلکه دست به ارزیابی و یا تحقیر ارزش ها و فرهنگ طرف مقابل نیز می زنند، بهترین راهکار این است که برای اثبات خودتان به همسرتان، رفتارهایی که نشان دهنده عصبانیت باشد، انجام ندهید.

 

تصمیمگیری با همسر دهن بین

در فرآیند تصمیم گیری، زوجین باید با یکدیگر مشارکت کنند و در نهایت تصمیم عاقلانه تر را اتخاذ کنند. از آنجا که افراد دهن بین معمولا تسلیم اراده و تصمیم گیری دیگران می شوند و گاه اتخاذ یک تصمیم که اساس و ریشه منطقی ندارد می تواند بنیان زندگی مشترک را متزلزل کند در نتیجه توصیه می شود به هنگام گرفتن تصمیمات مهم، به این شیوه عمل شود:

 

در تصمیمات شخصی دخالت نکنید :

زمانی که دهن بینی زن یا شوهر متوجه تصمیمات شخصی اش می شود، مداخله ای نکنید و اجازه بدهید تصمیمات شخصی اش را به هر طریقی که خودش صلاح می بیند اتخاذ کند.

 

در تصمیمگیری های مشترک گفت و گو کنید :

زمانی که تصمیمگیری زن یا شوهر به زندگی دونفره شان برمی گردد، به طور قطع هر دو حق مداخله دارند و نمی توانند زندگی را بر پایه تصمیماتی که به صلاح آن نیست و اساس آن را ویران می کند، بنیان کنند. در چنین شرایطی برای اتخاذ بهترین تصمیم باید گفت و گو کرد، قاطعیت به خرج داد و سعی کرد تا دقیق ترین گزینه انتخاب شود.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: برچسب‌ها: دهن بینی , افراد دهن بین , ظاهربین , مقاله در مورد دهن بینی , دانلود مقاله زندگی , وبلاگ مقالات , دانلود پروژه دانشگاهی در مورد زندگی , زوجین , زندگی مشترک ,
:: بازدید از این مطلب : 83
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 مهر 1393 | نظرات ()